اندیشه اسلامی،اندیشه انتقادگر

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۴ ق.ظ

سخنرانی منتشر شده از شهید حجه الاسلام و المسلمین محمد جواد باهنر در روزنامه جمهوری اسلامی

اما انقلاب ، در سایه اسلام ، آنچنان زنجیرها را پاره کرد ، آنچنان قفس ها را شکست که شما دیدید همین فرزندان عزیزتان که چگونه سرگرم بازی و عیاشی بودند و برای آنها منطقی ، مکتبی ، فکری ، ایدئولوژی و راهی وحود نداشت چگونه در سایه این انقلاب ناگهان قفس ها را پاره کردند ، ما تصور می کنیم 5 ماه بچه ها ی ما به مدرسه نرفتند. اما مدرسه انقلاب مغزهای فرزندان ما را آنچنان باز کرد و تعلیماتی دیدند که پدران آنه اسالیان دراز ندیده بودند . چگونه دیدیدم که فرزندان ما در همین کوچه و خیابان ها ، در اجتماعات در تظاهرات در خشم ها ، در پرخاشها چگونه توانستند بگویند ، چگونه توانستند بنویسند ، چگونه توانستند بیندیشند و چگونه توانستند مبارزه کنند .

انسان در دل این انقلاب در امت ما متولد شد ، انسان مرده ، انسان خفته ، در دل انقلاب اسلامی ما بیدار شد ، زنده شد ، و لذا در طی این چند ماه و بلکه یک سال و چهارده ماه گذشته مبارزه ما مدرسه بزرگی برای این نسل ما به وجود آمد.

فرهنگ اسلام ، انسان می سازد ، انسان با اراده می سازد. انسان متهور می سازد انسان اندیشمند و متحرک می سازد

دیدیم اصلا این نسل ما با نسل سال گذشته تفاوت فاحش کرده است . نسلی است پر طپش پر تقاضا ، پرخاصیت ، می خواهد بفهمد ، می خواهد بداند ، می خواهد مطالعه کند و لذا وظیفه برادران عزیز و سروران ارجمند فاضل حوزه علمیه قم بسیار سنگین شده است ما اگر خوراک لازم برای تغذیه فکری ، نسل به پا خواسته و بیدار شده خود فراهم نکنیم لا محاله در برابر سمومی که از وراء مرزها هر روز به گونه ای در برابر نسل ما قرار می گیرد ، قرار خواهیم گرفت و اگر ما نتوانیم پاسخ به این تقاضاها ، به این عطش ها به این درخواستهایی که برای کتاب ، برای کلاس ، برای سخنرانی ، برای تشکیل مجامع دارند ، اگر چنانچه نتوانیم تقاضا را پاسخ بدهیم در این مرحله از مبارزه باخته ایم

سخنرانی منتشر شده از شهید حجه الاسلام و المسلمین محمد جواد باهنر در روزنامه جمهوری اسلامی

سلام بر همه برادران و خواهران رزمنده و مبارزی که برای به ثمر رساندن انقلاب عظیم اسلامی ایران ، جانبازی و فداکاری کردند . سلام بر همه مسلمانان متعهدی که در این دوران سازندگی و اینن مرحله حساس انقلاب ، با هوشیاری و آگاهی ، راه پر پیچ و خم و پر از توطئه را با کمال بیداری و شعور انقلابی می پیمایند و برای ساختن جامعه عدل و توحیدی ، تلاش فراوان می کنند. سلام بر همه شما ، سلام بر شهیدان.

موضوع سخن فرهنگ پویای اسلامی است.

استعمار و استبداد دو خاصیت فرهنگ گذشته

ما در گذشته فرهنگی داشتیم دارای دو خاصیت ، یکی خاصیت استبدادی و دیگر خاصیت استعماری.

فرهنگ استبدادی ، نسل ما را با بردگی ، با فردپرستی ، با ذلت ، با خضوع در برابر طاغوت پرورش می داد. فرهنگی داشتیم متحجر، دربسته ، محدود ، وابسته ، اسیرپرست و برده درست کن افکار ما را از طریق رسانه های گروهی و از طریق کلاسهای درس و محیط های آموزشی در یک محدوده ذلت بار و اسارت رای استبدادی و طاغوتی پرورش می یافت.

آن حالت شکوفائی ، آن حالت پویایی ، آن حالت حرکت در فرهنگ ما وجود نداشت نسل ما با بی تفاوتی ، با حالت عدم تعهد ، با حالت رکود و سستی و تنبلی بار می آید.

شما در لابه لای کتابها ، کتابهای درسی ما از ابتداء تا انتها ، درسی که بتواند فکرها را بیدار کند و شعورها را به حرکت در آورد نمی بینید.(1) این نسل با فلسفه ای ، با ایده ای ، با طرحی ، با برنامه ای ، با راهی ، با جهتی آشنا نمی شد، جز در یک حالت فردپرستی و بت پرستی و شخص پرستی ، خاصیت دوران بت پرستی آن است. برای آنکه مردم را وادار کند تا در برابر فرد ، در برابر سلطه ، تسلیم گردد ، تا در برابر سودجوئی در برابر قدرت طلبی ، در برابر سلطه گرائی فرد یک خاندان تسلیم شود ، باید از در و دیوار فرهنگ آن محیط مطالبی که مغزها را شستشو دهد و افکار را در قفس و در زنجیر و در اسارت و در بردگی نگه دارد ، این چنین فرهنگی با چنین محتوایی به افکار و مغزها تحمیل می شد . خاصیت فرهنگ فردپرستی و بت پرستی این است ، مردم را با فساد ، با آلودگی خو بدهند. برای آنکه مردمی را که می خواستند از آنها بار بکشند مردمی را که می خواستند در زنجیرهای سلطه گری خودشان نگه دارند باید این چنین مردمی را آلوده ، غرق در عیاشی و هوس پرستی نگه دارند و لذا شما می دیدید چگونه اردوهای به اصطلاح تربیتی ، فرهنگی گذشته ما یک محیطی بود برای آلوده کردن افکار ، برای آلوده کردن اخلاق جوانان ما ، محیط هایی درست کرده بودند تا دختر و پسر ، نسل مسلمان این مملکت در بین هم بلولند و گرفتار فساد و ضعف و انحطاط اخلاقی گردند. برای اینکه آن مغزی که با فساد با آلودگی خو گرفت خیلی آسان تسلیم می شود ، خیلی آسان سر به زیر می شود ، خیلی آسان در برابر قدرت تعظیم می کند و لذا فیلم های ما ، فیلم هایی بود در جهت فاسد کردن نسل ، کتاب های ما ، داستان های ما ، نمایشنامه های ما ، تمام آنچه را که از رسانه های گروهی و از مطالب فوق برنامه محیطهای فرهنگی و تربیتی به خورد ما می دادند برای آن بود که این نسل فاسد شود تا اسیر گردد . و نیز خاصیت دیگر فرهنگ ماا این بود که مردم را با استعمار عادت دهد. یعنی مردمی از خود تهی شده در برابر قدرت های بیگانه ، چشم دوخته و خود باخته و دل باخته مردمی که تمام ارزشها را از در و دروازه های شرق و غرب دنیا و از مرزهای بیگانگان برای خودشان بدانند ، مردمی که خود آنها ، شخصیت آنها ، استقلال آنها ، حیثیت آنها ، از آنها گرفته شود امام این فرهنگ در طول 25 سال یا بگوئید 50 سال یا بگوئید 2500 سال به مغزهای این نسل تحمیل می شد. استعدادها در چنین فرهنگی در چنین محیطی خفه می شود ، ذوق ها از شکوفایی می افتد ، میدان باز برای پرواز برای حرکت پیدا نمی کند . شما دیدید چگونه در محیط خفقان و اختناق ما در به در می گشتیم برای این که نویسنده ای ببینیم برای اینکه هنرمند متحرکی ببینیم ، برای آنکه گوینده توانایی ببینیم اما این نسل ما گویی خاک مرده بر سرش ریخته بود . قلم ها شکسته ، زبان ها در کام فرو رفته ، استعدادها خفه شده ، مردمی برده و تهی از شخصیت و تهی از ذوق و استعداد

انقلاب در سایه اسلام

برکت این انقلاب و مبارزه فقط خورد کردن دیو استبداد و ساقط کردن رژیم منفور و منحط شاهنشاهی نبود ، بلکه ساختن انسان ها ، واقعا انسان خودش را در یک محیط انسانی احساس می کند ، در یک محیطی که مغزها می توانند بیندیشند، انسان ها می توانند فکر کنند، انسان ها می توانند قضاوت کنند ، گویی شخصیت از دست رفته خود را بازیافته اند و بار دیگر خود گم شده را پیدا کرده اند . نسل ما تازه در دل این انقلاب متولد شده ما احساس سرافرازی و غرور می کنیم . ما احساس افتخار می کنیم ، برای آنچه که بچه های ما در دل خون و رگبار مسلسل آموخته اند . ما احساس افتخار می کنیم از آنچه نسل در این مبارزات در این هیجانها ، در این خشم ها در این اعتراض ها آموختند و شکفته شدند .

حالا گوشه ای از آثار فرهنگ اسلامی را در فرهنگ متولد شده کوچه و بازار و خیابان میدان مبارزه ما متجلی می یابیم.

اسلام مغزها را می خواست آنچنان بار آورد که یک انسان متحرک ، یک انسان هدف دار ، یک انسان جهت دار که می خواهد به سوی کمال و به سوی سعادت حرکت کند ، باشد اندیشه ای که هیچ گاه از قضاوت باز نمی ایستد. اندیشه انتقادگر ، اندیشه حساس ، اندیشه زنده و متحرک که در برابر آنچه در محیطش می گذرد ، در برابر آنچه در جهانش می گذرد بی تفاوت نخواهد بود ، انسان است ، دارای اندیشه است ، دارای اراده است دارای قدرت مقاومت است ، دارای سازندگی است.

فرهنگ انسان ساز اسلام

فرهنگ اسلام ، انسان می سازد ، انسان با اراده می سازد. انسان متهور می سازد انسان اندیشمند و متحرک می شازد.

ما ناگهان خودمان را بعد از پیروزی در یک میدان باز احساس می کنیم. اکنون وظیفه ما ، در برابر این نسل به پا خاسته، در برابر این نسل شکوفا و شکفته شده ، بسیار سنگین است . ما در برابر این نسل تغذیه ایدئولوژیگ لازم داریم. یعنی لازم داریم مکتب اسلام را ورق به ورق و قدم به قدم در برابر این نسل تشنه قرار دهیم . تا دیروز قبل از پیروزی و قبل از این حرکت و مبارزه ، شاید بچه های ما این چنین عطش خواندن و مطالعه کردن و شنیدن نداشتند ، ما که در جریان اعتصابات و تعطیل مدارس و اجتماع دانش اموزان ، و بعد از پیروزی در جریان افتتاح مدارس بودیم. دیدیم اصلا این نسل ما با نسل سال گذشته تفاوت فاحش کرده است . نسلی است پر طپش پر تقاضا ، پرخاصیت ، می خواهد بفهمد ، می خواهد بداند ، می خواهد مطالعه کند و لذا وظیفه برادران عزیز و سروران ارجمند فاضل حوزه علمیه قم بسیار سنگین شده است ما اگر خوراک لازم برای تغذیه فکری ، نسل به پا خواسته و بیدار شده خود فراهم نکنیم لا محاله در برابر سمومی که از وراء مرزها هر روز به گونه ای در برابر نسل ما قرار می گیرد ، قرار خواهیم گرفت و اگر ما نتوانیم پاسخ به این تقاضاها ، به این عطش ها به این درخواستهایی که برای کتاب ، برای کلاس ، برای سخنرانی ، برای تشکیل مجامع دارند ، اگر چنانچه نتوانیم تقاضا را پاسخ بدهیم در این مرحله از مبارزه باخته ایم.

مبارزه ما وارد دوران سازندگی شده است ، یک مرحله مبارزه مرحله بت شکنی بود ، مرحله مبارزه با دیو استبداد بود ، مردم یکپارچه به پا خواستند و رهبری هوشیار و آگاه و عظیم الشان ما آیت الله العظمی امام خمینی با قاطعیت و هوشیاری این مبارزه را رهبری فرمودند . روح مبارزه خود انسجامی به نیروهای خلاق و به پا خاسته خلق مسلمان نا داد. همه نیروها در زیر پرچم توحید ، انقلاب اسلامی را بارور کردند. دشمن مشخص بود هدف روشن بود ، نیروها می دانستند چه می خواهند و چه می گویند و خیلی هم آسان و راحت اعماق روستاها و دل کارخانه ها همه می توانستند بدانند هدف چیست و دشمن کجا هست و لذا بپا خاستند و مبارزه کردند تا دشمن را از پای درآورند و به درک فرستادند.

فصل تازه ای در تاریخ انقلابهای جهان

اما مرحله حساس ، مرحله لا اله الا الله است ، مرحله سازندگی است، مرحله ای است که اکنون ساختمان پوسیده ای را توانسته اید ویران کنید ، توانسته اید بر سر کاخ نشینان خراب کنید. شاید خراب کردن ساختمان هایی که قدرت های عظیم جهانی پشتوانه اش بودند کار آسانی نبود امام شما با همت والا و مردانه و با اعتماد به عنایت و امداد الهی این مهم را از پیش پای خود برداشتید.اما این ساختمان خراب شد اکنون به جای آن ساختمان می خواهید ساختمان عظیم و سالمی بسازید. مبارزه شما در مرحله بت شکنی سرمشق و نمونه بود . برای جهان بی نظیر بود . در تاریخ انقلاب های دنیا بدون آنکه بخواهیم اغراق بگوئیم ، بدون انکه بخواهیم با تعصب سخن بگوییم . فصل تازه ای در تاریخ انقلاب های دنیا باز شد.

مبارزه شما برای دیگران سرمشق شد . از هم اکنون می گوییم انقلاب از سرزمین ایران به سایر سرزمین ها صادر شده است . اما، آیا به همین اکتفا کنیم . مبارزاتی که مردم در انقلاب مشروطه کردند که آن هم الهام از روحانیت و از اسلام گرفته بود مبارزه ای بود چشم گیر و عظیم. مبارزات دیگری در تاریخ این ملت بود اما مهم ترین نقطه ضعف این مبارزات این بود که فقط مبارزه بود و شکستن. اما به دنبالش طرحی برای سازندگی نبود ، به دنبالش برنامه ای نبود ، دنبالش تشکل و هماهنگی و همبستگی و تجسم نیروهای به پاخاسته نبود تا بتواند انقلاب خدا را تداوم بخشد.

ما اگر امروز هم بخواهیم اشتباهات گذشته را تکرار کنیم ، در شان این ملت با شعور ، در شان این ملت بیدار و بپاخاسته نیست.باید این مرحله حساس سازندگی تاریخ خودمان را با همان آهنگ انقلاب پر طپش ادامه دهیم . باید بدانیم که هنوز انقلاب ما تمام نشده است . ما فقط یک مرحله از انقلاب را پشت سر گذاشتیم ، از امروز این مسئله باقی است که آیا چگونه جامعه ای می خواهیم.

اقتصاد مورد نظر شما چیست؟ دادگستری مورد نظر شما چیست؟ کشاورزی مورد نظر جمهوری اسلامی و حکومت عدل اسلامی چیست؟ وضع دامداری در جامعه جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود ؟ وضع صنعت چگونه خواهد بود ؟ مسئله زن و حقوق زن در جامعه ای که در سایه جمهوری اسلامی اداره می شود چیست؟ فرهنگ شما در آن چنان جامعه ای چگونه خواهد بود؟ ارتش در یک جامعه اسلامی چگونه اداره می شود و فلسفه حاکم بر سازماندهی ارتش در جمهوری اسلامی چیست؟ آیا ما ارده نخواهیم کرد و نباید اراده کنیم؟

همان گونه که مبارزه ما سرمشق دیگران بود ، جامعه ای که در آینده می سازیم این جامعه هم سرمشق دیگران باشد! آیا وقتی که اسلام در جهادش ، در شما ملت به پاخاسته تجسم پیدا کرد ، این چنین شرف و حیثیت اصیل خود را در دنیا پیدا کرد. نمی خواهیدکه در سازندگی جامعه عادلانه اش هم ، حیثیت اصل خود را بار دیگر متجسم و متجلی کند؟ به خدا باخته ایم اگر نصور کنیم انقلاب ما تمام شد ، نه ، از هم اکنون بزرگترین بارهای گران و سنگین بر دوش این نهضت و بر دوش رهبران این نهضت بر دوش رزمندگان این انقلاب وجود دارد و باید با هوشیاری و آگاهی ، ما این راه عظیم را بپوئیم تا به سر منزل مقصود برسیم.

تولد نوین ذوق ها و استعداد ها

ما امروز سرمایه های فراوانی در بین این نسل در بین جوانانمان ، در بین پیرانمان ، در بین زنان و مردانمان ، به برکت این انقلاب پیدا کرده ایم. به خدا ما که الان در جریان تشکیل و دعوت به مسئله حزب جمهوری اسلامی هستیم به خوبی می بینیم که چگونه مغزهای شکوفا چگونه افراد متخصص و علاقه مند ، موج موج فوج فوج مراجعه می کنند. نویسنده ، گوینده ، خطیب ، هنرمند ، فیلم ساز ، متفکر محقق ، افرادی که می توانند خدمات و فعالیت های اجتماعی بکنند.

اصلا مثل آنکه ناگهان جمعیت ما ، امت ما ، ملت ما ، مردم ما ، حال و هوای دیگری پیدا کرده است . آدم ها واقعا تعجب می کند این ذوق ها کجا بود ، این استعدادها کجا بود که این چنین پیدا و متولد شود . بنابراین نیروی عظیمی ، از نسل به پاخاسته و بیدار در اختیار نهضت است ، هوشیاری و آگاهی و صلابت و سرسختی در چشم ها ، در قیافه ی این نسل موج می زند . این سرمایه نباید بر باد رود ما باید به این انقلاب تداوم بدهیم باید برنامه های سازنده خودمان را تا رسیدن به سرحد پیروزی ادامه بدهیم . طراحی کنیم ، عرضه کنیم ، تا بتوانیم پیش رویم واقعا باعث شرمندگی است اگر چنانچه شما مردمی که میلیون ها افراد زن و مرد شعار در برابر مسلسل و در برابر تانک و در برابر انواع اسلحه های جهنمی دشمن ایستادگی کردید و با فریاد های الله الکبر و لا اله الا الله توانستید این سنگر عظیم و تسخیر ناپذیر را بشکنید و بکوبید و موفق شدید ، شما در زیر سایه الله اکبر توانستید دیو استبداد را به زانو در آوردید آن وقت امروز اجازه دهید که ایسم های از پشت مرزها وارد شده بخواهند طرح سازندگی اجتماع را بدهند؟ میلیون ها فریاد شما و هزارن کشته و شهید شما ، که از دل مسجد ها و از دل معابد و از دل زیارتگاه ها برخاستند و این انقلاب را هدایت کردید تا پیروز شدید ، اسلام ابتکار عمل برای شکستن این بت را در دست داشت. آیا در دوران سازندگی ما اجازه دهیم که مکتب ها ، و ایسم های دیگری که ، می خواهند برای ما ارباب عوض کنند یعنی ما تا دیروز گرفتار ارباب امپریالیسم آمریکا و کشورهای غربی بودیم و می خواهند برای ما ارباب تازه ای درست کنند ، این ملت دیگر زیر بار بردگی نمی رود نه شرق ، نه غرب ، نه شوروی ، نه آمریکا ، نه چین ، نه انگلیس ، نه هر دولت بیگانه ای ولو اینکه در قیافه شعارهای فریبنده ، ماموران تحریک شده سیا با همکاری ماموران ساواک ، بار دیگر با قیافه تازه ای ، با زبان تازه ای ، با شعارهای تازه بخواهند برای ما ارباب تازه ای درست کنند . این ملت دیگر زیر بار بردگی نمی رود.

این ملت شعور انقلابی اش اجازه نخواهد داد که بار دیگر تاریخ گذشته را و تجربه تلخ گذشته را بار دیگر تکرار کند. شما فراموش نکنید شاید دقیقا در جریان تحولاتی که در یک سال اخیر اتفاق می افتاد قرار داشتید و قرار داشتیم ، دیدید که چگونه آمریکا و دیگر اربابان رژیم سابق قدم به قدم طرح های تازه ای می دادند برای آن که بتوانند مبارزه این ملت را خفه کنند.

گاهی با زور ، گاهی با دسیسه ، گاهی با توطئه ، با عوض کردن دولت ها ، با مطرح کردن مسئله حقوق بشر ، با دادن آزادی های مصنوعی ، با هزار گونه افسون و فریب مرتب صحنه عوض کردند و توطئه ها را به گونه های مختلف در برابر این ملت قرار دادند تا این ملت را فریب دهند ، تا این ملت دست از مبارزه بردارد.

ایستادگی در مقابل توطئه ها

اما شما ملت بیدار در برابر تمامی توطئه ها ایستادید ، فراموش نکنید اینها کسانی هستند که سالیان دراز درس شیطنت از استاد بزرگشان شیطان گرفته اند.

دستگاه های توطئه و جاسوسی عظیم شان در دنیا ، انواع دسیسه ها را به کار برده است . همین کسانی که تا دیروز به صورت دیگری برای اعمال نفوذ و استحکام قدرت خود را در این سرزمین که از نظر قدرت نظامی ، از نظر منطقه ، در جنبه های سیاسی و نظامی بسیار حساس است همین ها بعد از آنکه ملت پیروز شد ، عواملشان دستگاه های جاسوسی سان ، اینها که نمرده اند. بر فرض عده ای از آنها فرار کرده باشند ، اما عده زیادتری در لابلای جمعیت هستند ، ناگهان موج افرادشان را می بینیم ، حتی ممکن است این افراد را عمدی و غیرعمدی فرستاده باشند ، کسانی که شاید هم به طور غیر عمد متوجه نباشند که چگونه تحریک می شوند. اینها بیایند تا این مبارزه جهت دار سازنده اسلامی را به این طرف و آن طرف منحرف کنند. توطئه و اخلال کنند ، تفرقه ایجاد کنند ، بحث های تازه به وجود آوردند ، سرگرمی های تازه به وجود آورند بعد اعلام کنند که دولتی که از بطن نهضت برخاست و به اصطلاح دولت اسلامی معرفی شد نتوانست اداره کند . و ما هستیم که طرح های جالب می دهیم ! بنابراین مردمی که یک پارچه در جهت نهضت برای ایجاد جامعه توحیدی اسلامی و جمهوری اسلامی متوجه شده بودند این مردم باردیگر سرخورده شوند ، باردیگر مایوس شوند باردیگر متفرق شوند بار دیگر متفرق شوند یا بازهم کودتای نظامی یا بازهم ایجاد یک نوع دولت غیراسلامی ، یا توطئه های دیگر ، این نهضت را به صورتی از مجرای اصلی خود منحرف کنند ، و لذا برای هوشیاری ، با بیداری ، با آگاهی ، ما شعار اسلامی بودن انقلاب را حاضر نیستیم از روی انقلاب خودمان برداریم و ما به شعار خود ادامه می دهیم و روی آن ایستاده ایم نا موفق گردیم.

در اینجا من اشاره کنم ، تا آنجا که ما در جریان هستین ، قرار است ، طرح های بسیار سازنده ای برای طبقات مختلف ، برای قشر های مختلف اجتماعی ، متناسب با جامعه ی عدل اسلامی و توحیدی تهیه و اجرا گردد . یعنی در جامعه توحیدی آینده مسئله مسکن و مسئله زمین ، دیگر برای مردم مسلمان ایران مشکلی آنچنان که در گذشته بود نخواهد بود . مسئله زمین طبق طرح هایی که در دست مطالعه است . بنا است به گونه ای اسلامی حل شود که این زمین و منابع طبیعی که مال مردم است در اختیار یک عده سودجو و انحصار طلب نباشد تا ثروت های عظیم مردم در برابر این خاکی که هیچ گونه ارزش نباید برای آن قائل شد ، این گونه از بین برود ، و مردم در برابر مسئله زمین و مسکن دلخوش و سرگرم یا گرفتار باشند در مسائل کارگری و کارگاهها و کارخانه ها ، این اسلام است که می گوید ارزش اصلی در سایه کار است و باید در درجه اول کارگر از محصول کارش بهره مند گردد ، و باید برای کارگر تمام نیازمندی های اولیه زندگی به بهترین وجه تامین شود ، و این تولید کارخانه در درجه اول متعلق به کار کارگر است و در اختیار کارگر است . این اسلام است که مسئله کشاورزی را به آن صورت طرح می کند و آن انسانی که مباشر احیاء زمین است حق بهره وری از زمین را دارد و احیاء زمین باعث نوعی اختصاص و تعلق می شود . و مسئله حق کشاورز در محصول تولیدی اولین مسئله ای است که در جو کشاورزی اسلامی مطرح خواهد شد.

این اسلام است که زن را از آن ذلت و اسارت جاهلیت ، و از آن بردگی ، زندگی ماشینی امروز غرب که به صورت کالایی در دست قدرت های عظیم صنعتی و قدرت های عظیم بازرگانی قرار دارد آزاد می کند و به صورت یک انسان فعال ، یک انسان سازنده که از حقوق اولیه و از همه حقوق انسانی بهره مند است و به چشم یک انسان آزاد ، یک انسانی که باید از همه حقوق و آزادی های لازم بهره مند گردد ، نگاه می کند.

تعلیم و تربیت در خدمت سازندگی نسل

این اسلام است که می گوید فرهنگ ما ، تعلیم و تربیت ما باید در خدمت سازندگی نسل ما ، برای خود امت ، در راه استقلال امت ، در راه حیات امت ، در راه بهره وری و استفاده خود امت قرار گیرد ، ملتی بپاخاسته و آزاد و مستقل و متحرک دارای مهارتهای لازم فنی و قدرت های فرهنگی و اجتماعی لازم تریت کند تعلیم و تربیت در خدمت انسان سازی ، انسان آزاد متفکر ، انسان عالم ، انسان متخصص ، انسان بارور و انسان ماهر.

این اسلام ما است که می گوید مسئله اختلاف طبقات ، اصلا وجود طبقات در جامعه توحیدی معنا ندارد . فقر و محرومیت در جامعه توحیدی معنا ندارد . یک انسانی که "لکل ذی رمق قوت" هر کس که کوچکترین رمقی از زندگی دارد باید از نیازمندی های اولیه زندگی بهره مند گردد. مگر در جامعه توحیدی یک انسان محروم ، یک انسان بیمار ، یک انسان توسرخورده ، یک انسان فقیر نمی تواند وجود داشته باشد؟!

ما باید برنامه های سازنده و اصیل اسلامی خودمان را در زمینه های حقوقی ، در زمینه های اجتماعی ، در زمینه های اقتصادی ، در زمینه های فرهنگی ، برای امتحان برای نسلمان ، برای جامعه مان تشریح کنیم و توضیح بدهیم و به این امت بگوئیم که اسلام برای شما چگونه جامعه ای را نوید می دهد . اما مواظب باشیم برخلاف سنتهای طاغوتی استبداد که مرتب شعار می دادند ، اما کاری نمی کردند ، مرتب فریب می دادند اصلاح می گفتند و تخریب می کردند. آزادی می گفتند و به زنجیر می کشیدند عدالت می گفتند و ظلم می کردند ، ما بنا نداریم که مرتب حماسه سرایی کنیم با فریاد بزنیم و یا اینکه با شعار مردم را سرگرم کنیم بنابراین شاید یکی از نکاتی که الان سروصدای یک عده را بلند کرده است همین است. مردم با آن نظام استبدادی عادت کرده بودند نظام استبدادی این طور بود که یک فرمان صادر می کرد فریبنده خیلی ظاهر خوش خط و خال داشت، کارگران باید در کارخانه ها سهیم باشند ، کشاورزان باید دارای زمین و ملک و فلان باشند به مجرد آنکه این فرمان را صادر می کردند به دنبالش دولت های وقت بنا می کردند تبلیغات راه انداختن سروصدا و بازی راه انداختن در ودیوار و رادیو و روزنامه و تلویزیون و مدارس و اجتماعات و میتینگ ها و همه و همه پشت سر هم درباره این فرمان حرف می زدند بعد از یک ماه هم می گذشت بنا می کردند آمار دادن مثلا در همین مسئله آمار و مبارزه با بی سوادی ، شما اگر بروید روزنامه هایی که در طی این 10-15 سال از مبارزه با بی سوادی آمار داده است بخوانید یکی از دوستان در یکی از سمینارهای بین المللی سمینار مبارزه با بی سوادی شرکت کرده بود نماینده ای از ایران برای آنکه آمار مبارزه با بی سوادی را بگوید به آنجا رفته بود و شروع کرده بود به گفتن گفته بود در استان مازندران ما در طی سه سال توانسته ایم دو میلیون و نیم نفر را با سواد کنیم در استان کردستان توانسته ایم چهار میلیون و نیم نفر را با سواد کنیم و در استان اصفهان توانسته ایم چه کنیم تند تند بنا کرده بود یکی یکی از استانها را گفتن ، یکی از زنده هایی که در آن سمینار شرکت داشت بنا کرده بود یکی یکی از این رقم ها را زیر هم نوشتن و بعد آخر همه جمع کردن یک دفعه دیده بود 122 میلیون نفر در ایران با سواد شده اند . این آمارها را هم پشت سر هم می دادند و یک عده ای که در جریان نبودند باور می کردند . اجازه بدهید آن شیوه در دولت اسلامی ما تکرار نشود .

تبلیغ بعد از انجام کار

در دولت اسلامی سعی می کنند اول کاری را انجام بدهند بعد روی آن مقداری تبلیغات بکنند ، اما ما با چنین فرهنگی عادت کرده ایم که همیشه منتظر هستیم وعده های فریبنده بدهند بعد یک عده هم سوء استفاده می کنند فوری چند فرمول به اصطلاح انقلابی در کارخانه ها می برند و می گویند آقایان کارگران ، آخر این کارخانه مال شماست شما باید صاحب این سرمایه باشید. آقا کارخانه ای که در طی چهار ماه خرد شده از پای درآمده ما در جریان اعتصابات بودیم ، بسیاری کارخانه ها تعطیل شد به خاطر اینکه گمرکات بسته بود ، بنادر بسته بود . اگر تولید و بازار می خواست برای مصرف نبود. اگر بنا بود مواد خامش از معادن استخراج بشود ، معادن تعطیل بود اگر بنا بود صادر بشود گمرک بسته بود ، ارز نبود ، در نتیجه کارخانه های تعطیل شده و متلاشی شده الان بعد از پیروزی به کارگران می گویند بروید کارخانه را راه بیندازید حالا یک آقای به ظاهر انقلابی وارد می شود "آقا شما باید اعتصاب کنید" آقا چهار ماه کارخانه ها متلاشی شده چند میلیون کارگر بیچاره می شوند نان ندارند بخورند باید این کارخانه ها را راه انداخت تا آرام آرام برای آنکه کارگر بتواند از این کارخانه حداکثر استفاده را بکند طرح هایی را ارائه بدهیم اما آن آقای به ظاهر انقلابی می رود می گوید "الان اعتصاب کنید الان متحصن بشوید الان جنجال راه بیاندازید ، ما مدیر عامل نمی خواهیم ، ما چنین نمی خواهیم ما چنان نمی خواهیم".

مدارس 5 ماه تعطیل بوده ، بسیار خوب بود که تعطیل بود. برای آنکه فرزندان ما توی کوچه و خیابان و بازار آمدند و از کوچه و خیابان درس گرفتند اما بعد از آنکه پیروز شده اند ، دیگر مدارس مال خود آنهاست. برگردند داخل مدارس. مقداری در این سه ، چهار ماه درسشان را با علاقه و پشتکار بخوانند. برای آنکه بتوانیم کار یک سال را در چهار ماه انجام بدهیم سعی شد کتابها فشرده و خلاصه شود. دقت بفرمائید توقع اینکه 60 میلیون کتاب را با همین سرعت عوض بکنیم این امکان وجود ندارد 60 میلیون کتاب در سراسر کشور دست بچه ها است.بچه ها خودشان آن ورق های اولش را که پاک کردند و پاره کردند و آتش زدند و بناست برای سال آینده انشاء الله کتابها عوض شود، آثار فرهنگ استبدادی و استعماری از این کتابها زدوده شود اما باز هم دقت بفرمائید ، کار ، کار سنگینی است کم و بیش ما در جریان این مسئله بوده ایم برنامه ریزی تازه ، نوشتن کتاب های تازه ، چاپ آن کتابها هر سال در حدود 10 ماه طول می کشیده ، لذا قرار است کتابهایی مثل کتابهای ریاضیات ، علوم که در آنها از آن مزخرفات دوران ساطنت و سلاطین و از آن بازی ها وجود ندارد فعلا عوض نشود . اما برای آینده ، سالهای بعد عوض خواهد شد.

اصلاح محیط های آموزشی

ما امیدواریم هر سطری از هر کتابی که فرزند ما بعد از این می خواند طوری باشد که در خدمت سازندگی او قرار گیرد. زندگی او وقت او به هدر نرود بتواند از درسش برای پیدا کردن مهارت لازم برای خدمت به جامعه استفاده بکند و لذا انشاء الله به تدریج این مسائل حل خواهد شد ، و همین طور در زمینه اصلاح محیط های آموزشی ، ممکن است فرزندان عزیز ما توقع داشته باشند تمام مدارسشان ، مدیرانشان ، معلمهای نابابشان گردانندگان نا شایسته شان ناگهان عوض شوند ، اما اجازه بدهید و حق بدهید چگونه می توان ناگهان در سراسر کشور 10 هزار ، 20 هزار مدیر شایسته پیدا کرد کجا می توان ناگهان 100 هزار و 200 هزار معلم شایسته پیدا کرد ، آرام ، آرام به تدریج امسال ان شاء الله در این محیط شکوفا ، در این محیط بارور افراد شایسته باید بیایند افرادی که سالیان دراز مجال باز شدن ، مجال اظهار وجود پیدا نکرده بودند در گوشه ها خفه بودند. اینها بالا بیایند ، شناسایی بشوند و بعدا بتوانند و بتوانیم ان شاء الله این افراد را در محیط های آموزشی در کلاس ها ، در مدارس دعوت به کار کنیم.

بنابراین می توانند شاگردها ، دانشآموزان ، معلمان ، انتقاد کنند ، نظر بدهند سعی کنند محیطشان از افراد ناباب اصلاح بشود اما اجازه بدهند آرام ، آرام . ان شاء الله و اما مسئله دیگر که به عنوان یک تذکر و یادآوری به عزیزانمان ، فرزندانمان که در مدارس شرکت می کنند این است.

عزیزان شما سعی کنید بعد از این از وقتتان حداکثر استفاده را برای آگاه شدن و عالم شدن و ساخته شدن بنمایید درسهای لازم را با علاقه بخوانید از مطالعات آزاد ، کتاب های سازنده غفلت نکنید ، سعی کنید کتابخانه های شخصی خانوادگی به وجود بیاورید. تلاش کنید سهم متنابهی از وقتمان را در خدمت مطالعه قرار بدهیم تلاش کنیم کتابخانه های سیار در مدارس به وجود بیاوریم ، کتابخانه های مدارس خودمان را از کتابهای خوب غنی کنیم . سعی کنیم اجتماعات هفتگی یا هر چند روز یک دفعه در سالن سخنرانی مدرسه خودمان داشته باشیم ، و در آنجا سخنرانی کنیم ، سعی کنیم انجمن ها و حزب های اسلامی در محیط مدارس ما راه پیدا کند . تلاش کنیم در گروه هایی که تلاش های هنری ، نویسندگی ، روزنامه نگاری ، سخنگویی ، خدمات اجتماعی ، این طور گروه ها را در مدرسه خودمان به وجود بیاوریم که در کنار درس خواندن بتوانیم فعالیت های سازنده ای داشته باشیم ، تلاش کنیم همان طور که در مبارزه سهم داشته ایم در دوران سازندگی هم سهم خودمان را فراموش نکنیم .

من که بسیار بسیار امیدوارم و یک فضای بسیار باز و روشنی را در برابر این امت می بینیم ، ان شاء الله به یاری پروردگار و به همت والای همه قشرهای اجتماعی.

امیدواریم این رویای دل انگیز برای ما تعبیر گردد و این خواسته عظیم این ملت که استقرار جامعه اسلامی است برای ما پیش آید .امیدوارم این جوانان و قشرهای بپاخاسته با نیروهای بسیج شده خود تا سرحد پیروزی نهایی از حرکت بازنایستند و بتوانیم روزی ، روزگاری امت خود را در سایه اسلام سرافراز و پیروز ببینیم.

۰ ۹۳/۰۴/۰۱

موذن جامعه

انقلاب نامه

انقلاب نامه

بی تو ما ماندیم و راهی ناتمام