حجاب و حدود اسلامی در جامعه اسلامی
متن زیر سخنرانی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی تحت عنوان آزادی در جامعه اسلامی است که در تاریخ 23/11/59 به مناسبت بزرگداشت شهدای هویزه این شهیدان راه حق و آزادی و آزاد شدگان از قید و بند اسارت و هوی و هوس ها ، ایراد شده است که از نظر شما خوانندگان محترم می گذرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر زن و مرد ما فریاد بر می آورند که استقلال ، آزادی ، حکومت اسلامی منظورشان آن آزادی بی بند و بار گونه نبود ، هیچ مرد مسلمان متعهد و هیچ زن مسلمان متعهد خواستار آن نبود که زن و مرد در جامعه ما آزاد باشد ، هیچ قید و بندی نداشته باشد. هرگز نمی خواست محیط اجتماعی ما به هر زن و مردی آن آزادی را بدهد که هر طور دلش می خواهد لباس بپوشد ، زندگی کند و هرطور دلش می خواهد معاشرت کند. انقلابیون مسلمان ما دنبال این چنین آزادی نبودند
آزادی از دیدگاه اسلام عزیز ما در درجه اول آزاد شدن انسان از بندگی است. آیا نگریسته ای به آن انسانی که هوی و هوسش و تمایلاتش را می پرستد، هوس کیش است ، هواپرست است و با اینکه خیلی عالم است و دارای گنجینه معلومات ، اما خدا او را گمراه کرده است؟ خیلی ها هستند عالمند اما رهرو رهیاب نیستند . همان طوری که مکرر در سخنان اخیر امام امت شنیده اند علم برایشان حجاب اکبر است ، علم مانع آن است که حق و حقیقت را بیابند و بشناسند ، بپذیرند و در برابرش خاضع شوند ، علم به آنها به جای تواضع و فروتنی در برابر حق غرور و خودسری و سرکشی را در برابر حق داده است . آزادی بدان اصل که انسان در برای حاکمیت هوی و هوس ها و تمایلات درونی گوناگونش بر انتخاب و رفتارش آزاد بماند آزادیش را حفظ کند و این شهیدان عزیز ما چنینند. اینها خودشان را در برابر بسیاری از هوسها آزاد کردند و تا آزاد نشوند ، بدین راه قدم نمی نهند .
تا ما در خط تسلط بر هوی ها حرکت نکنیم به این آزادی نمی رسیم و چون محیط اجتماعی تاثیر به سزایی دارد در اینکه درون من و شماها رشد کند یا ذکر خدا رشد کند. درست است که اگر افراد رشد یافته رسیده به مراحل بالای کمال را در میان انگیزه های رنگارنگ فساد رها کنی اختیار خودشان را می توانند داشته باشند خوب باید بگوییم که اینها چند درصد هستند؟
اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید درست ، اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که می آیی لباس و پوشش شما ساده باشد ، اندام های بدن و موی سر شما پوشیده باشد ، آنچه با پوشش ساده نه دل فریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها هم با وقار و سنگین و متین باشد ، در خور پاکدامنی بانوی والا قدر مسلمان پیوسته به خدا باشد ، خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید بازهم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما می گویند خوب است ولی من دلم می خواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم ، با آرایش تمام عیار در خیابان ظاهر شوم در اینجا نظام اسلامی با او چه کند؟ آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زده ایم ، شما می خواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی ؟ گوش کردی خوشا به سعادتت گوش نکردی عذابش دامن خودت را می گیرد؟ نخیر در آنجا ما نهی از منکر می کنیم در این صورت خود به خود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش می گیریم. و نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی بشریت باشیم ، به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم .
جامعه اسلامی جامعه ای است که انسان در آن محیط وارد می شود آزادی هایش محدود به حدود اسلامی می شود مردم در انتقاد و خرده گیری غیر مغرضانه از مسئولان آزادی مطلق دارند. و از همه می توانند انتقاد کنند ، انتقاد سازنده دوستانه و نه انتقاد مغرضانه و کینه توزانه و ویران گر ، انتقاد مردم از بارکشان مسئولیت ها جزء اصولی است که ما دهها سال در بحث های اجتماعی بر آن تکیه می کردیم . مگر ممکن است که اکنون در جمهوری اسلامی هستیم بگوییم آن حرفها باطل شد خدا نیاورد آن روز را که در این جامعه مسئولانی قبول مسئولیت کنند با این خوی و خصلت و شما نخواهید گذاشت که چنین روزی به سر این امت و این انقلاب بیاید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت الله . سلام بر شما شهیدان پاک هویزه و سلام به همه شهیدان راه خدا ، السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه السلام علیکم یا اصفیاء الله و اودائه ، همان سلام و درودی را که به برکت عاشورای حسینی و زیارت تربت پاک حسین (ع) و اصحاب او یاد گرفتیم و با او خو کرده ایم ، امروز به شهیدان پاک عرصه های گوناگون جهاد و قیام قهرمانان انقلاب اسلامی درود می فرستیم ، چه سعادتمندند این انسانهای رشد یافته و به کمال رسیده.
شهید و شهادت
شهادت برای یک آرمان وسیله است اما برای یک انسان چیزی است شبیه هدف ، اگر نگوییم هدف است. شهادت که تا با شهود انسان نسبت به حق و خدا مزین نباشد شهادت نامیده نمی شود مرحله طولانی است از حضور تام قلب انسان در پیشگاه خدا ، حضور قلب در برابر خدا و کشته شدگان راه خدا آنهایی که فی سبیل الله حرکت می کنند ، تلاش می کنند ، خون می دهند ، جان می دهند اینها قبله ایمانشان را به خدا آنقدر قاطع و محکم و روشن کردند که از همه دوست داشتنی های دیگر می گذرند ، شهیدان آزادگانند اگر ما خطاب به امام حسین (ع) می گوییم ای سرور آزادگان برای این است که شهیدان راه حق آزادگان اند. شهید تا خودش را از بندگی ها و بردگی ها آزاد نکند ، قدم به میدان شهادت نمی گذارد او خودش را از همه علائق آزاد کرده است ، از هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد شده ،آن وقت می رود تا به خیل پویندگان خط سرخ شهادت بپیوندد و اصولا آن آزادگی که به صورت شعار اصلی در انقلاب اسلامی ما درآمد این آزادی بود . اگر زن و مرد ما فریاد بر می آورند که استقلال ، آزادی ، حکومت اسلامی منظورشان آن آزادی بی بند و بار گونه نبود ، هیچ مرد مسلمان متعهد و هیچ زن مسلمان متعهد خواستار آن نبود که زن و مرد در جامعه ما آزاد باشد ، هیچ قید و بندی نداشته باشد. هرگز نمی خواست محیط اجتماعی ما به هر زن و مردی آن آزادی را بدهد که هر طور دلش می خواهد لباس بپوشد ، زندگی کند و هرطور دلش می خواهد معاشرت کند. انقلابیون مسلمان ما دنبال این چنین آزادی نبودند دیروز که در قم به مناسبت بیست و دو بهمن این جشن فرخنده سخن می گفتیم بحث به همین مسئله آزادی کشید در آنجا از انبوه برادران و خواهران پرسیدم آیا شما که در شهر قیام و پیام خون و شهادت قم مدتها پرچمدار انقلاب بودید و در پانزده خرداد سال 42 عظیم ترین صحنه ها را در این شهر به وجود آوردید و شهری را که می گفتید وارداتش مرده است نشان دادید که از خیلی از شهرها زنده تر است ( البته این جمله را در آنجا(قم) نگفتم در این جا می گویم) از شما می پرسم آیا شما آن وقتی که فریاد بر می آوردید استقلال ، آزادی ، حکومت اسلامی منظورتان از آزادی این بود که شما خواهرها و برادرها در محیطی زندگی کنید که کسی را با کسی کاری نباشد و هرکسی هر طوری بخواهد عمل کند؟ فریاد برآوردند که نه .
کدام آزادی ؟
و حالا شما برادرها و خواهرهای عزیز که در این مسجد به یاد شهیدان والای هویزه این عزیزان قهرمان و برای بزرگداشت آنها و حضور در جمع خانواده های شهید پرور آنها در این مسجد گرد آمده اید از شما سوال می کنم شما جوانان عزیز ، شما برادر ها و خواهرهای با ایمان که در سال 57 آن حرکت مردمی میلیونی پرشکوه را بارها به وجود آورده اید ، وجب به وجب خیابانها ، کوچه ها و میدان های ما شاهد آن حرکت شما هستند ، در پیشگاه خداوند آیا شما آن روز که بانگ بر می آوردید آزادی منظور شما از آزادی این بود که در جامعه مرد و زن آزاد باشند هرگناهی را می خواهند مرتکب بشوند؟ و هرکس خودش بر پایه ایمانش گناه نکرد خیلی خوب، اما اگر ایمانش و معرفتش آن قدر بالا نبود که او آزادانه گناه کند و دنبال روی هواها و هوسهایش بود ، او را آزاد بگذارند فقط برای کمال فرهنگی و کمال معنوی او تلاش کنند تا او را از نظر ایمان و معرفت و آگاهی به آن پایه برسانند که گناه نکند اما اگر گناه کرد خواه در خانه خواه کوچه و بیابان ، مدرسه و اداره آزادش بگذارند چون ما خواستار آزادی هستیم ، شما این چنین آزادی می خواستید؟ بنابراین شما آزادی به معنی آزادی مطلق شهروندان جمهوری اسلامی برای آنکه به دلخواه خود زندگی کنید ( این دلخواه هرچه می خواهد باشد ) چنین آزادی را دنبالش نبودید. آزادی از دیدگاه اسلام عزیز ما در درجه اول آزاد شدن انسان از بندگی است. آیا نگریسته ای به آن انسانی که هوی و هوسش و تمایلاتش را می پرستد، هوس کیش است ، هواپرست است و با اینکه خیلی عالم است و دارای گنجینه معلومات ، اما خدا او را گمراه کرده است؟ خیلی ها هستند عالمند اما رهرو رهیاب نیستند . همان طوری که مکرر در سخنان اخیر امام امت شنیده اند علم برایشان حجاب اکبر است ، علم مانع آن است که حق و حقیقت را بیابند و بشناسند ، بپذیرند و در برابرش خاضع شوند ، علم به آنها به جای تواضع و فروتنی در برابر حق غرور و خودسری و سرکشی را در برابر حق داده است . آزادی بدان اصل که انسان در برای حاکمیت هوی و هوس ها و تمایلات درونی گوناگونش بر انتخاب و رفتارش آزاد بماند آزادیش را حفظ کند و این شهیدان عزیز ما چنینند. اینها خودشان را در برابر بسیاری از هوسها آزاد کردند و تا آزاد نشوند ، بدین راه قدم نمی نهند . این است آن آزادی که باید نظام حکومت اسلامی به زن و مرد و پیر وجوان و کارگر و کشاورز ، تهرانی ، روستایی ، پیشه ور ، دانشجو فرهنگی دانشگاهی ، روحانی و کارمند و همه قشرهای ما بدهد.
ایجاد محیط طبیعی و سالم
تا ما در خط تسلط بر هوی ها حرکت نکنیم به این آزادی نمی رسیم و چون محیط اجتماعی تاثیر به سزایی دارد در اینکه درون من و شماها رشد کند یا ذکر خدا رشد کند. درست است که اگر افراد رشد یافته رسیده به مراحل بالای کمال را در میان انگیزه های رنگارنگ فساد رها کنی اختیار خودشان را می توانند داشته باشند خوب باید بگوییم که اینها چند درصد هستند؟
چند در هزارند؟برای اینکه بقیه انسان ها حاکم بر هوایشان بمانند ، باید بکوشیم محیط هم طبیعی باشد که از در و دیوارش انگیزه فساد نبارد و به محض اینکه ما خواستیم محیط را از این آلودگی ها پاک کنیم خود به خود مقداری از آزادی ها گرفته می شود اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید درست ، اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که می آیی لباس و پوشش شما ساده باشد ، اندام های بدن و موی سر شما پوشیده باشد ، آنچه با پوشش ساده نه دل فریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها هم با وقار و سنگین و متین باشد ، در خور پاکدامنی بانوی والا قدر مسلمان پیوسته به خدا باشد ، خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید بازهم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما می گویند خوب است ولی من دلم می خواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم ، با آرایش تمام عیار در خیابان ظاهر شوم در اینجا نظام اسلامی با او چه کند؟ آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زده ایم ، شما می خواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی ؟ گوش کردی خوشا به سعادتت گوش نکردی عذابش دامن خودت را می گیرد؟ نخیر در آنجا ما نهی از منکر می کنیم در این صورت خود به خود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش می گیریم. و نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی بشریت باشیم ، به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم . توای خانم ! بنشین با خودت بیندیش در درونت چه انگیزه ای هست که تو را وا می دارد به جای پوشش با کرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته است می خواهی بدون این پوشش به خیابانها و کوچه ها بیایی ، آیا خودآگاه یا نا خودآگاه در اعماق روحت خودنمایی و میل به خود نمایی و نمایش دادن خویشتن در برابر دیدگان دیگران تو را به این گناه وا نمی دارد ؟ و اگر تو نتوانستی این تمایل و یا جهل یا هر چیز را در خودت مهار کنی و دوباره خواستی این گونه بیرون بیایی باید به شما بگویم که جامعه ما چنین وضعی را در محیط اجتماعیش تحمل نمی کند.
شهیدان راه آزادی
من وقتی این شهیدان به خدا پیوسته مان را می بینم ، وقتی این جوان های پاک را می بینم که با چه شوق و شوری به سوی میدان های نبرد حق با باطل می روند ، سرافرازند و سرافرازی برای امت اسلام و اسلام می آفرینند و می بینیم چطور در برابر تمام انگیزه ها حساسند ، ای خانم به من حق بده به حساسیت این جوان های جانباز در راه خدا هم احترام بگذارم و احترام بگذاریم بگوییم که اینها جانبازان راه خدا هستند اما آزادی دوست نیستند ، اشتباه می کنی اینها شهیدان راه آزادی هستند. اینها با تمام وجودشان آرزو می کنند که همه انسان ها مثل اینها آزاد باشند ، آزاد مرد و آزاد زن ، برای همین است که می گویند ما می خواهیم محیط اجتماعیمان از در و دیوارش انگیزه های انحراف نبارد و این گفته و خواستشان با آن معنی متعالیش در اسلام ، درست در خط تقویت آزادی است.
بنابراین برپایه تعالیمی که از اسلام می شناسیم انسان آزاد است حتی آزاد است که خدا را اطاعت نکند و یا اطاعت کند ، خداوند این آزادی را به من و شما داده است آنهایی که معصیت خدا می کنند از روی آزادی ، جهل اما در عین حال با آزادی ، کسی که آنها را مجبور نمی کند که به گناه آلوده شوند از روی اختیار و آزادی خدا را معصیت می کنند و این ویژگی برای انسان است که می تواند معصیت کند ، این ویژگی انسان در قرآن هم آمده است ، «و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر» وحی از جانب خدا می آید هر که دلش می خواهد ایمان بیاورد و هرکه دلش می خواهد کفر بورزد این آزادی در اسلام را تشریح می کند ، بنابراین آنجا که من و شما به عنوان یک فرد هستیم در برابر حرام و حلال واجب اسلام هم آزادیم ، بخواهیم به واجبات عمل می کنیم و یا عمل نمی کنیم . می خواهیم از محرمات پرهیز می کنیم و نخواهیم نمی کنیم مختاریم ، آزادیم کسی ما را مجبور نمی کند که نماز بخوانیم اصلا نماز را که انسان از روی اجبار بخواند نماز نیست ما باید از روی شوق نماز بخوانیم تا مقبول حق واقع شود و ترس از خدا و گمراهی ، فساد و سقوطمان خدا را معصیت نکنیم تا تقوایمان تقوای به معنای واقعی باشد و از روی اختیار ، آزادی ، اما وقتی در جامعه در مرآ و منظر دیگران وقتی که با هزاران نفر دیگر هستیم آنجا دیگر محیط اجتماعی است در آن محیط گستاخی من در گناه ، آن نوجوان عزیز را بلغزاند و او را به گناه بکشاند من به او خیانت کردم و اسلام آزادی در خیانت را آزادی نمی داند ، ضد آزادی می داند.
شما هم جوانها را با شش سال قبل مقایسه کنید اکثریت جوانها در گذشته به مسابقه در راه هرزگی ها ، بی بند و باری ها ، دنیاپرستی ها کشانده می شدند ، وقتی ما از بالا به کل جامعه نگاه می کردیم می دیدیم کل جامعه به سوی شرور حرکت می کند نه به سوی خیرات ، جامعه آن جامعه الهی که قرآن می گوید «یسارئون فی الخیرات» نبود مسابقه در راه خیرها در کل جامعه به چشم نمی خورد.
نهی از منکر پالایش جامعه
یک عده معدودی در راه اسلام بودند ، اکثریت بی راهه می رفتند ، اکنون برگردیم به دو و نیم سال قبل در این زمان گذشته چه کسانی بودند همان هایی فارغ از تمام این وسوسه های شیطانی به صورت میلیون ها در خیابان ها راه می افتادند بی پروا از همه خطرها ، بی قید نسبت به همه نیازها گرسنگی ، تشنگی ، همین جوانی که اگر ناهارش دیر می شد ، فریاد سر مادرش بلند می کرد ، محیط مساعد ، شرایط مساعد ، تقاضای درونی فطرت ، پاسخ مساعد محیط جوانان ما را از کاباره ها ، سینماها ، تماشاخانه ها و مراکز فساد بیرون کشید و آنها را در راه خدا آورد ، زمینه فطری در درون انسان هست خداوند این استعدادها را در درون من و شما آفریده است . اما این استعدادها در محیط پاک خوب پرورش می کند. این چه منطقی است که از من می خواهی همیشه گل را در شوره زار برویانم ، می توان در شوره زار گل رویاند ، ولی چند گل؟ با چقدر زحمت ، چقدر آفت؟ با چند درصد قبول خطر؟ چرا نمی خواهی شوره زار را تبدیل به گلزار کنی؟ اول بیا این خاک شور را چند مدت در مسیر یک جریان نیرومند آب شیرین پاک کننده قرار بده بگذار این جریان نیرومند آب شیرین این شوری ها را بزداید و بیالاید آن وقت به راحتی بذر گل هم بپاشیم گل روئیده می شود.
چرا با پالایش جامعه مخالفت کنیم جامعه باید پالوده شود ، جامعه باید محیطش محیطی باشد پاک از مظاهر گناه و هرگز نمی توان به کسی گفت که چرا نهی از منکر می کنی ، نهی از منکر شعار اسلام است ، «کنتم خیر امته اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» قرآن می فرماید شما بهترین جامعه ای هستید که از شکم تاریخ به دست توانای خداوند و با حرکت سازنده نیرومند پیغمبر خدا بیرون کشانده شدید ویژگی شما چیست؟ این است که امربه معروف می کنید و نهی از منکر ، می گویند جامعه مسلمان ها جامعه فضول ها است ، بله جامعه مسلمانها جامعه فضول ها است ، کار دارند ببینند من چکار می کنم اگر در خانه تک و تنها باشم نه آنجا تجسس نمی کنند و لا تجسس.
در آنجا نباید تجسس کرد در آنجا خودش هست و ایمانش که آن هم گناه است. اگر پای حراست از مسائل اجتماعی و کیان انقلاب اسلام در میان باشد ، ما دشمنان انقلاب را در هر سوراخی باشند پیدا می کنیم و به کیفرشان می رسانیم ، بنابراین در حد مسائل شرعی و رفتارهای فردی افراد تا با خودشان هستند ، کاری با آنها نداریم ، اما اگر در جامعه کار خلافی انجام بدهند . مثلا نگاه می کنند اگر از خط ممتد عبور می کند همه اعتراض می کنند ، اگر این آدم در کوچه و خیابان چشم دنبال ناموس مردم باشد به او بیشتر از همه اعتراض می کنند .چطور از خطوط راهنمایی عبور می کنند و خلاف انجام می دهند اعتراض می خواهد اما خط عفاف و پاکدامنی را شکستن اعتراض نمی خواهد ؟ این جا جامعه اسلامی است همان طور که نظم عبور و مرور محترم است ، عفت و پاکدامنی هزار بار از آن محترم تر است. نمی توان گفت که خط راهنمایی یک چیز اجتماعی است و عفت پاک چشمی فردی است اینجاست که اسلام ما را از اسلام دیگران جدا می شود اینجاست که ما می گوییم انقلاب اسلامی یعنی انقلابی که به این ارزش ها اهمیت فراوان بدهد ، اینجا اگر مردم دیده اند که فلان کاسب گران فروشی می کند ، جنس بد می فروشد ، آن قدر او را ملامت می کنند یا به راه بیاید و یا به ستوه بیاید که در دکانش را ببندند.
روش مبارزه با گران فروشی
شما می گویید که چطور با گران فروشی مبارزه کنیم مسلما دولت باید در این امر مبارزه فعال باشد ، و دادگاه صنفی به صورت فعال تر و گستره تر عمل بکنند البته آن هم با روش صحیح نه با روشی که کار داد و ستد مختل شود و با خلاف هم مبارزه نشود. این ها یک پایه کار است یادتان نرود در هر محلی که هستیم ما کاسب گران فروش را به ستوه بیاوریم چرا که در محله همه مردم مجتمع نیستند ، برای ایفای نقش امر به معروف و نهی از منکر در همه ابعاد اگر فکر کنیم که گروههای ضربت دولت ، کمیته های صنفی ، دادگاه های صنفی به تنهایی مشکل را حل کنند باید بگویم که نخواهند توانست جز با حضور متعهدانه و مسئولانه خود شما مردم جامعه ما جامعه جمهوری اسلامی واقعا نخواهند بود. از تاثیر نقش امر به معروف و نهی از منکر عمومی غافل نشوید.
حد امربه معروف و نهی از منکری که باید دخالت کند تا موقع قبل از دستگیری است یعنی در هر کجا که کیفر و مجازات لازم شد فقط باید دولت و مسئولی دخالت کند. در حد نگاه کردن های دوستانه ، سخن های تشویق آمیز و ملامت گر در این حد می توانید دخالت کنید در صورت مجاز باید مسئولی باید پیگیری کند و ببیند که خلافکار چه خلافی کرده و مجازاتش چیست اما همان مقدار سرزنش و اعتراض را مهم بدانید و به آن کم بها ندهید.
آزادی در انتقاد سازنده و غیر مغرضانه
جامعه اسلامی جامعه ای است که انسان در آن محیط وارد می شود آزادی هایش محدود به حدود اسلامی می شود مردم در انتقاد و خرده گیری غیر مغرضانه از مسئولان آزادی مطلق دارند. و از همه می توانند انتقاد کنند ، انتقاد سازنده دوستانه و نه انتقاد مغرضانه و کینه توزانه و ویران گر ، انتقاد مردم از بارکشان مسئولیت ها جزء اصولی است که ما دهها سال در بحث های اجتماعی بر آن تکیه می کردیم . مگر ممکن است که اکنون در جمهوری اسلامی هستیم بگوییم آن حرفها باطل شد خدا نیاورد آن روز را که در این جامعه مسئولانی قبول مسئولیت کنند با این خوی و خصلت و شما نخواهید گذاشت که چنین روزی به سر این امت و این انقلاب بیاید.
اگر به عنوان انتقاد ، اعتماد میان مردم و مسئولان را با دروغ گفتن ها و یا با طرح سوال های چند پهلو و تردید آمیز متزلزل کرد در آنجا باید با چنین مردم و مسئولان با قاطعیت عمل کرد ، البته از طریق قانونی جلوی خلاف کار رابگیرند ، انتقاد از مسئولان آری دروغ زدن و تهمت زدن مسئولان در حدی از مسئولیت باشند نه حرام است. مردم باید جلوی تهمت زدن و شایعه پراکنی ها را مسئولانه و متعهدانه بگیرند دشمن درست انگشت را روی نقطه قوت گذاشته است و می خواهد آن را از بین ببرد، نقطه قوت جمهوری اسلامی اعتماد و اطمینانی است که میان مردم و مسئولان وجود دارد دشمن می خواهد این اطمینان را از بین ببرد تا دیگر مسئولان دولت مورد علاقه ی شما ، کمیته ها و دستگاه های قضایی ، سپاه پاسداران ، نتوانند کار کنند ، اگر پاسداری خلاف کرده چرا آن را بزرگ می کنی آن را به مقامات اطلاع نمی دهی باید الان بگویم ، قاضی دادگاه انقلاب را در زندان بازداشت کرده ایم و در برابر مردم همان منطقه به صحیح ترین وجه او را محاکمه خواهیم کرد تا معلوم باشد که قاضی دادگاه انقلاب وقتی محترم و محبوب است و قاضی دادگاه انقلاب شمرده می شود که حافظ حق و عدل اسلامی و حافظ صداقت و امانت قضای اسلامی باشد و این قاضی را در همان محلی که متهم است به تخلف از موازین صداقت به زودی محاکمه خواهیم کرد.
ای شهیدان پاک هویزه ، ای شهیدان پاک انقلاب اسلامی ، ای شهیدان پاک راه خدا سوگند به خدا پیمانی را که به خدا بسته ایم ، همان پیمانی را که شما در راهش جان فشانی کرده اید نفسمان می آید و می رود محترم و محکم و استوار خواهیم داشت . پاسداری از این میثاق و پیمانی که میان ما و خدا و ما و خلق خدا و ما و شما جانبازان راه خدا بسته شد همیشه در برابر چشممان است مگر ممکن است این خون بهای پر ارج شما شهیدان عزیز را کسی ناچیز شمرد و نسبت به آن بی اعتنا و بی تفاوت باشد ای خانواده های شهید پرور ای مادران و همسران و فرزندان خانواده های شهدا ، مصدومان و انقلاب شما ای پاکان و ای عزیزان این امت مطمئن باشید که ما آرزوی آن را داریم که آنچه در اختیار بی مقدارمان در راه دفاع از این دست آوردهای مقدس انقلاب اسلامیمان فدا شود و آنچه شما با خونتان به دست آوردید به دست دشمنان مکار پر نیرنگ و فریب حتی به دست دوستان نادان جاهلی در خطر نیافتد. خداوند درجات شما شهیدان را متعالی گرداند ، خدای متعال به خانواده های شما عزت دنیا و آخرت کرامت کند ، و این انقلاب عزیز را از گزند و آسیب دشمنان کینه توز برون مرزی و درون مرزی محفوظ نگه دارد ، خدای متعال امام امت را این چراغ فروزان روشنگر را برای هدایت این انقلاب تندرست و شاداب بدارد.
منتشره در یکشنبه 7 فروردین 62روزنامه جمهوری اسلامی