انقلاب نامه

بی تو ما ماندیم و راهی ناتمام

انقلاب نامه

بی تو ما ماندیم و راهی ناتمام

بازخوانی مواضع و اصولی که رهبران نهضت در ابتدای انقلاب بیان کردند
بایگانی

قبول قطعنامه امروز به نفع انقلاب است

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۹ ق.ظ

خطبه های نمازجمعه 31 تیر 67 که به امامت حجت الاسلام علی خامنه ای برگزار شد از اهمیت بالایی برخوردار است.این نمازجمعه که بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ برگزار شد به نوعی تفسیری از پیام قطعنامه امام امت است.

"و همانطور که همگی احساس کردید آنچنان نغمه دلپذیر و موثری است که تا اعماق جان ملت انقلابی ما نفوذ کرد و تارهای روح آنان را به نوا درآورد و این تازه آغاز کار است . این پیام لوحه زرین پاک نشدنی است که بر سر در و پیشانی و کتیبه این نظام عظیم اسلامی تا ابد خواهد ماند. کلمه کلمه و جمله جمله این پیام قطره باران رحمتی است که کام مشتاقان و جان عاشقان را سیراب خواهد کرد . حقیقتا نشانه ای است از اینکه امام ما این فرزند راستین ولی خدا و پیامبر خدا ملهم به الهامات الهی است . این نیروی فوق العاده است . که خدای متعال ذخیره این انقلاب قرار داده است . در تفسیر این پیام عمری را باید صرف کرد . این پیام باید فرهنگ و قانون جامعه ما بشود ، ای بسا قانونی که در دل و عمق جان مردم نیست بر نوک قلم ها و لق لقه زبانها است . اما فرهنگ یک جامعه یعنی آن راه روشنی که جامعه آن راه را می پیماید این پیام باید آنقدر تکرار بشود. این پیام باید آنقدر در زبانها و دلها ذهنها بگردد تا رنگ ثابت ملت ما و فرهنگ ناستردنی انقلاب ما بشود. این پیام و پیام سال گذشته حج یک مجموعه کامل است که باید این ملت از آن جان خود را سیراب کند .

از ساعت اولیه پیروزی انقلاب توطئه ها ، محاصره ها ، ضربه ها ، خباثت ها ، حمله ها ، دروغ زنی ها ، از همه طرف به سمت این ملت سرازیر شد و این ملت بزرگ مقاومت کرد. تاریخ بداند نسل های آینده به یاد داشته باشند که این نسل مبارک ، این امت بزرگ در این برهه از زمان به دنبال سر این رهبر استثنایی و عظیم صداقت خودش را نشان داد

مسلمان های عالم باید بدانند تا وقتی که سردمداران فاسد و مزدور و وابسته و نوکر صفت در جوامع آنها حکومت می کنند این تعادل قوا هرگز به سود مسلمین تغییر نخواهد کرد ، و مسلمان ها را روز به روز در دنیا ضعیف تر خواهد کرد. در این پیام یک فصل مهمی مربوط به جهان اسلام است و فصل مهم دیگری مربوط به مسائل داخلی کشور خودمان و جامعه خودمان است.

عدالت اجتماعی یعنی اینکه در جامعه فقر نباشد ، یعنی خیرات و برکات جامعه تنها به سود یک دسته از مردم به زبان اکثریت قاطع مردم مصرف نشود. عدالت اجتماعی یعنی اینکه در جامعه اسلامی از همه برکاتی که در این جامعه هست قشرهای عظیم مردم بتوانند استفاده کنند و بهره ببرند و استعدادهای آنها شکوفا بشود.

محرومان و پابرهنه گان لشکریان اصلی و حقیقی انقلابند

آمدن پیغمبران برای این است که در جامعه قسط و عدالت اجتماعی باشد. پیغمبران آمده اند تا گردن کلفتهای جامعه ، مفت خورهای جامعه ، زالوصفتهای جامعه ، استثمارگران جامعه ، زراندوزان جامعه ، بی دردان و بی غمان مرفه جامعه را سر جای خودشان بنشانند و مستضعفان ، محرومان ، پابرهنگان را به حقوق شان برسانند. این بایستی هدف اصلی انقلاب باشد ، در قوانین، در اجرائیات ، در برخورد مامورین با مردم ، در ارزش گذاری در سطح جامعه ، در گفتن ها ، در تبلیغات ها باید در راس امور قرار بگیرد. اگر "عدالت اجتماعی " در جامعه ای نباشد هدف اعلای دین یعنی تکامل انسانی به هیچ وجه در سطح عموم جامعه بدست نخواهد آمد ، و خاصیت بزرگ و نشانه بزرگ جامعه اسلامی در مقابل جامعه طاغوتی همین است  .

جامعه ی اسلامی آن جامعه ای است که وقتی نگاه می کنند در آن از تبعیض و ظلم و نابرابری ها هیچ نشانه ای نباشد، در آن از فقر و از محرومیت خبری نباشد......


خطبه های نمازجمعه 31 تیر 67 که به امامت حجت الاسلام علی خامنه ای برگزار شد از اهمیت بالایی برخوردار است.این نمازجمعه که بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ برگزار شد به نوعی تفسیری از پیام قطعنامه امام امت است.

خطبه اول

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

الحمد للّه ربّ العالمین احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّى و اسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم  محمّد و على ءاله الأطیبین الأطهرین و صحبه المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةالله فى الأرضین‌ صلّ على ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین

همه برادران و خواهران نمازگزار را دعوت و توصیه می کنم به رعایت تقوی الهی ، و تذکر رضای حق ، و پرهیز از سخط پروردگار و اغتنام فرصت از این ساعات و فضای معنوی و پربرکت برای دعا و توجه و توسل به پروردگار.

در این روزها دو مسئله مهم و اساسی برای ملت ما و جامعه ما بلکه برای ملتهای مسلمان و هوشمندان در سراسر جهان مطرح است. یکی مسئله حج و حالت ویژه ای که امسال حج مسلمانان دارد . و آنچه که در سال گذشته حج اتفاق افتاد و نکته بسیار شگفت انگیزی در تاریخ مکه مکرمه و خانه خدا است. و دیگری مسائل مربوط به جنگ و قبول قطعنامه 598 از سوی ایران و حوادث فراوانی که پیرامون این دو مسئله وجود دارد یا وجود خواهد داشت . این دو مسئله مهم در دو خطبه امروز باید مطرح شود . اگر ما می خواستیم حق سخن در این باره را ادا بکنیم باید پیام بلند مهم ، زیبا استثنایی ، ماندگار ، تاریخی رهبر و امام عزیزمان را در اینجا مطرح و پیرامون آن صحبت می کردیم. حقیقتا این پیام یکی از آیات و معجزات بزرگ این انقلاب است .

و همانطور که همگی احساس کردید آنچنان نغمه دلپذیر و موثری است که تا اعماق جان ملت انقلابی ما نفوذ کرد و تارهای روح آنان را به نوا درآورد و این تازه آغاز کار است . این پیام لوحه زرین پاک نشدنی است که بر سر در و پیشانی و کتیبه این نظام عظیم اسلامی تا ابد خواهد ماند. کلمه کلمه و جمله جمله این پیام قطره باران رحمتی است که کام مشتاقان و جان عاشقان را سیراب خواهد کرد . حقیقتا نشانه ای است از اینکه امام ما این فرزند راستین ولی خدا و پیامبر خدا ملهم به الهامات الهی است . این نیروی فوق العاده است . که خدای متعال ذخیره این انقلاب قرار داده است . در تفسیر این پیام عمری را باید صرف کرد . این پیام باید فرهنگ و قانون جامعه ما بشود ، ای بسا قانونی که در دل و عمق جان مردم نیست بر نوک قلم ها و لق لقه زبانها است . اما فرهنگ یک جامعه یعنی آن راه روشنی که جامعه آن راه را می پیماید این پیام باید آنقدر تکرار بشود. این پیام باید آنقدر در زبانها و دلها ذهنها بگردد تا رنگ ثابت ملت ما و فرهنگ ناستردنی انقلاب ما بشود. این پیام و پیام سال گذشته حج یک مجموعه کامل است که باید این ملت از آن جان خود را سیراب کند . من امروز به گوشه هائی از این پیام می کنم و حقیقتا وقت کوتاه این خطبه ها بیش از اشاره هم نمی رسد. البته می توان فهرستی از این مطالب را گفت بنده وقتی پیام را به دقت مطالعه کردم دیدم فهرست مباحث و نکاتی که امام در این پیام بیان کرده اند آنقدر طولانی است که حتی بیان رئوس مطالب هم وقت زیادی می طلبد.

بنده امروز فقط برخی از مطالب پیام را عرض می کنم .

مطلب اول که محور اولی پیام است مسئله حج و فلسفه حج است . مسلمانان حج را نشناختند همچنان که قرآن را ، مسلمانان حج را حرکات و الفاظی گمان بردند ، اما روح حج را ندیدند ، و لمس نکردند . لذا سالها و قرنها بر حج گذشت بدون آنکه این مراسم عظیم بتواند محل و صحنه عظیمی باشد که مسلمانان در آن منافع خود را مشاهده کنند.

 

طواف خانه خدا که حرکت متمرکز و یکپارچه مسلمانان را برگرد محور الله نشان می دهد و عبودیت غیر از خدا را نفی می کنند و همه حرکات و سکنات افراد امت اسلامی را متوجه خدا می کند. سعی بین صفا و مروه که یک تلاش دائمی را به مسلمانان املاء می کند و تعلیم می دهد. رمی جمرات که حضور شیطانهای زور و زر را به یاد مسلمانان می آورد  و لزوم مبارزه با آنها را به مسلمانان یادآوری می کند. وقوف در عرفات و مشعر ، منی که صحنه عظیم محشر مسلمین را در مقابل چشم ها ترسیم می کند و قدرت عظیم امت اسلامی و انرژی متراکم آنها را به صورتی در مقابل چشم ها مجسم می کند.

کشتن قربانی در روز دهم ذی حجه الحرام که وجود قربانی دادن و گذاشتن از مال و جان را به مسلمانان می آموزد و دهها روح و فلسفه و معنای دیگر در حج به کلی از یاد مسلمانان رفته بود .حج یک سفر زیارتی و سیاحتی شده بود . یا سیاحتی تجاری ، حج نتوانسته بود ، مسلمانان را به عظمت و عزتشان آشنا کند . پرده داران حج از حج فقط همین را طلب کرده بودند که مسلمانان بیایند و پول خود را به دامن آنها بریزند و احیانا سخن ناحق و زهرآگین آن را بشنوند و برگردند. اسلام و انقلاب اسلامی و تجدید حیات اسلامی و روح حج را به حج برگرداند حقیقت حج را آشکار کرد به مسلمانان دنیا نشان داد که چگونه یک ملت با فداکاری خود با مجاهدت یکپارچه خود می تواند فریاد رسای خود را بر بلندترین ماذنه جهان و در محشر عام مسلمین عالم بر صدای ابوی طاغوت غالب کند حقایق را به گوش آنها برساند این نکته اولیه پیام امام است .مسلمانان باید بدانند که حج این واجبی که این همه مورد تاکید قرار گرفته و هرسال از همه کشورهای اسلامی کسانی باید پول خرج کنند و به آنجا بروند فقط برای یک سلسله اعمال خشک و بی روح نیست برای حقایقی است و برای فهمیدن معارفی است برای درس گرفتن و آشنا شدن است. یک تجربه و تمرین است ، برای ایجاد امت اسلامی بدون هیچ تفاوت و متمایز. نکته دیگری که در باب حج در پیام عظیم امام مشاهده می شود تاثیر  حج مسلمانان عاشق ایرانی در بیداری مسلمانان دیگر نقاط جهان است. امام بر روی این نکته تکیه کرده اند که شما ملت انقلابی که نه حج بعد از پیروزی انقلاب به جای آوردید یا خصوصیاتی از حج کامل اسلامی در این کار خود سود بردید. و به اهداف خود نزدیک شدید شما وجدان های بیدار را بیدارتر کردید ، شما خواب مرگ مسلمانان به خواب رفته را بر آشفتید فریاد رعد آسای الله اکبر شما توانست مسلمانان را بیدار کند و دشمن اسلام و مسلمانان را بترسانید . شما بودید که میوه استقامت و زیتون نور و امید را با الله اکبر خود بر دامن ملت مسلمان فلسطین افکندید . شما بودید که خنثی و عقیم بودن درختان کهنه پوسیده سیاست را در صحنه حیات فلسطینی ها ثابت کردید. شما بودید که فلسطین را از نور کوکب ذریه فلسطین را از شجره مبارکه لاشرقیه و لاغربیه انقلاب اسلامی خودتان به تشعشع در آورید شما در این حج هائی که در این چند سال کردید و به خصوص در حج سال گذشته که حجتان را با جهاد به هم آمیختید و با خون مطهر خودتان سرزمین تاریخی اسلامی را رنگین کردید توانستید وجدان دنیای اسلام را تکان بدهید.

و امسال هم جای خالی شما همان کاری را می کند که حضور قوی شما در سالهای گذشته می کرد. امروز دلهای بیدار و چشمهای روشن در میان مسلمانان در خانه خدا جای خالی 200 هزار حاجی ایرانی را بخوبی لمس خواهد کرد. امسال خانه خدا از فریاد الله اکبر عاشقانه شما خالی است ، امسال طنین برائت از مشرکین در خیابان های مکه و مدینه و بر آن سرزمین یادگاری های اسلامی شنیده نمی شود.

امسال مردم مسلمان عالم در کنار بقیع ، زمزمه های حسن آلود عاشقانه دعای کمیل شما را نمی شنوند ، دروازه های مدینه الرسول را بر روی امت پیغمبر بستند ، خانه خدا را بر روی بندگان صالح خدا بستند ، اما این مظلومیت شما ، این جای خالی شما امسال همان کاری را خواهد کرد که فریاد رعد آسای شما در سالهای قبل انجام داد . این هم نکته دوم از پیام امام امت.

نکته ی دیگر اشاره به " مقاومت عظیم ملت ایران " است ، امام از حج نگاهشان را بر می گردانند به داخل ایران اسلامی و عظمت این ملت بزرگ را که بر قله استقامت جهان و تاریخ قرار گرفت به یاد ملت می آورند و در تاریخ ثبت می کنند ، هیچ فکر کرده اید که از اول انقلاب چقدر فشار بر شما وارد شده است ، و شما با گردن برفراشته ، با سینه سپر کرده ، با فریاد رسای مقاومت خودتان در مقابل این همه فشار ایستادگی کردید.

از ساعت اولیه پیروزی انقلاب توطئه ها ، محاصره ها ، ضربه ها ، خباثت ها ، حمله ها ، دروغ زنی ها ، از همه طرف به سمت این ملت سرازیر شد و این ملت بزرگ مقاومت کرد. تاریخ بداند نسل های آینده به یاد داشته باشند که این نسل مبارک ، این امت بزرگ در این برهه از زمان به دنبال سر این رهبر استثنایی و عظیم صداقت خودش را نشان داد ، فداکاری خودش را نشان داد. مبارک باد بر این امام این امت ، و مبارک باد بر این امت این امام.

از این مسئله هم امام با یک عظمتی یاد می کند ، آن وقت خطاب به مسلمانان سراسر جهان این وظیفه بزرگ را که مسلمانهای عالم باید از مرداب سکوت و سکونی که بر آنها تحمیل شده خودشان را خلاص کنند. این مسئله که مسلمانان عالم باید از مرگ نترسند، این مسئله که مسلمانان عالم باید بر فشار و ظلمی که قدرتهای شرق و غرب بر آنها تحمیل کرده اند کمر خم نکنند و به زانو در نیایند .

یادآوری عظمت و جوهر عزتی که در مسلمانهای عالم هست به اطر اسلام ، این هم نکته دیگری است که امام امت فریاد می کند و مسلمانهای جهان گوش به این فریاد می دهند. بدانید که این پیام چون از دلی معدن معرفت و آگاهی و جایگاه اخلاص به وحدانیت پروردگار برخاسته بر سرزمین های مستعد دل انسان های مسلمان بذری مبارک خواهد ریخت . بذری که از آن نهالی بالنده سر بر خواهد آورد و میوه آن را دنیای اسلام خواهد چید و خواهد چشید

وظیفه مسلمانان جهان

خطاب به مسلمانان عالم امام عزیز ما می گویند تا وقتی تعادل قوا در جهان به نفع مسلمین به وجود نیاید ، تا وقتی این تقسیم غیرعادلانه عالم به مستکبر و مستضعف که متاسفانه ملت های مسلمان در کفه مستضعف قرار گرفته اند از بین نرود مسلمانها همواره باید شاهد باشند که منافع بیگانگان و دشمنان آنها بر منافع آنها ترجیح پیدا خواهد کرد. مسلمان ها باید خودشان با قوت و قدرتی که خداوند به آنها داده و در دل اسلام وجود دارد این بی تعادلی موجود را بهم بزنند و تعادل قوا را به نفع خودشان تغییر بدهند.

مسلمان های عالم باید بدانند تا وقتی که سردمداران فاسد و مزدور و وابسته و نوکر صفت در جوامع آنها حکومت می کنند این تعادل قوا هرگز به سود مسلمین تغییر نخواهد کرد ، و مسلمان ها را روز به روز در دنیا ضعیف تر خواهد کرد. در این پیام یک فصل مهمی مربوط به جهان اسلام است و فصل مهم دیگری مربوط به مسائل داخلی کشور خودمان و جامعه خودمان است.

در مسائل داخلی مهم ترین و اصلی ترین مسئله ای که امام بر روی آن تکیه می کند مسئله "عدالت اجتماعی " است و از بین رفتن تمایزات فقر و غنا به شکل وحشتناکی که بر اثر تحمیل دشمنان در این جامعه بوجود آمده و متاسفانه همچنان در بخش مهمی هنوز ادامه دارد.

عدالت اجتماعی یعنی اینکه در جامعه فقر نباشد ، یعنی خیرات و برکات جامعه تنها به سود یک دسته از مردم به زبان اکثریت قاطع مردم مصرف نشود. عدالت اجتماعی یعنی اینکه در جامعه اسلامی از همه برکاتی که در این جامعه هست قشرهای عظیم مردم بتوانند استفاده کنند و بهره ببرند و استعدادهای آنها شکوفا بشود.

محرومان و پابرهنه گان لشکریان اصلی و حقیقی انقلابند

محرومان و پابرهنه گان مورد توجه ویژه امام امت هستند ، اینها لشکریان اصلی و حقیقی انقلاب هستند ، کسانی که در طول تاریخ پشت سر پیغمبرها ایستادند همین ها هستند آنها کسانی هستند که دشمنان و مخالفان پیغمبران آنها را "ارذلون" یعنی طبقات پست معرفی می کردنند اما پیغمبران عظیم الشان الهی آنها را خودی های نهضت و حرکت الهی خودشان می دانستند و همتشان برای آن بود. " عدالت اجتماعی" یعنی آن چیزی که در آیه قرآن به عنوان هدف از ارسال رسل و بعثت انبیاء معرفی شده است.

آمدن پیغمبران برای این است که در جامعه قسط و عدالت اجتماعی باشد. پیغمبران آمده اند تا گردن کلفتهای جامعه ، مفت خورهای جامعه ، زالوصفتهای جامعه ، استثمارگران جامعه ، زراندوزان جامعه ، بی دردان و بی غمان مرفه جامعه را سر جای خودشان بنشانند و مستضعفان ، محرومان ، پابرهنگان را به حقوق شان برسانند. این بایستی هدف اصلی انقلاب باشد ، در قوانین، در اجرائیات ، در برخورد مامورین با مردم ، در ارزش گذاری در سطح جامعه ، در گفتن ها ، در تبلیغات ها باید در راس امور قرار بگیرد. اگر "عدالت اجتماعی " در جامعه ای نباشد هدف اعلای دین یعنی تکامل انسانی به هیچ وجه در سطح عموم جامعه بدست نخواهد آمد ، و خاصیت بزرگ و نشانه بزرگ جامعه اسلامی در مقابل جامعه طاغوتی همین است  .

جامعه ی اسلامی آن جامعه ای است که وقتی نگاه می کنند در آن از تبعیض و ظلم و نابرابری ها هیچ نشانه ای نباشد، در آن از فقر و از محرومیت خبری نباشد.

ما باید همت کنیم استکبار جهانی و ایادی و مزدورانش در این سالهای بعد از انقلاب با پیش آوردن مسائل و مشغولیتهای فراوان ما را از این کار عقب انداختند . ما باید در این ده سال در این زمینه بیش از پیش می رفتیم ، این یک پیام بسیار مهمی است. آنچه که باید قانون بشود و در قوانین تجلی پیدا کند، آنچه باید مسئولین کشور در گفتارشان و در عملشان و در اجرائشان و در روش زندگی شان ، بخصوص در روش زندگی شا آن را نشان بدهند این است. امام حمله تند خودشان را به مرفهین بی درد جامعه یکبار دیگر تکرار می کنند آنهائی که از دردهای عمومی جامعه بی خبر و به آنها بی اعتناء هستند آنهائی که هشت سال جنگ ، جنگ سرنوشت ساز بر این ملت ، در این مملکت و برای این ملت آنها را به خود نیاورد. آنهائی که از گرفتاری های مردم سوء استفاده کردند ، آنهائی که وقتی ملت ما در مقابل دشمنان خارجی مشغول جنگند ، در جبهه داخلی از پشت به آن خنجر زدند ، آنهائی که مردم را در فشار و تنگنا قرار دادند ، اینها بایستی در همه کارهای اجرائی و قضایی ما تبلور و تجسم پیدا کند ، این ندای در آلود امام است.

خطر رفاه طلبی در جامعه

نکته دیگری که امام تکیه می کنند خطر رفاه طلبی است. خطر رفاه طلبی مخصوص آن کسانی نیست که به عنوان مرفهین جامعه و بی دردها و بی غمها شناخته شدند ، آن کسانی که دل در گرو انقلاب دارند ، آنها باید خودشان را از شر شیطان رفاه طلبی و راحت طلبی حفظ کنند. این شیطان وسوسه گر است . این شیطان بسیار برای نفوس ضعیف پر جاذبه است ، نباید به دام رفاه طلبی بیفتند ، نباید به دنیا طلبی رو بیاورند ، آن کسانی که به عنوان سربازان انقلاب و راه روان انقلاب یا پیش روان انقلاب شناخته شده اند ، و این بیشتر توجه اش به ما مسئولین است . ما باید خیلی مواظب خودمان باشیم از اینکه به دام رفاه طلبی نیفتیم، این پیام را یکایک مجریان کشور ، یکایک سردمداران ، یکایک مسئولان ، یکایک نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، یکایک علما و روحانیونی که در مصادر امور قرار دارند باید مورد توجه قرار بدهند.

نکته دیگری که در مسائل داخلی امام به آن توجه فرمودند و به شکلی پدرانه و بسیار لطیف آن را مطرح کردند خطر جنگ دروغین و تصنوعی و دشمن ساخته میان دو گروه از سربازان انقلاب است، که یکی دیگری را به تهمت التقاط و گرایش به چپ متهم بکند و آن دیگری طرف مقابل را به تهمت ارتجاع و گرایش به اسلام آمریکایی متهم بکند. این یک جنگ خطرناک دروغین پلید و دشمن ساخته است ، مواظب باشید.

امام در این پیام به ما روحانیون توصیه کردند که به وظائف خودمان اهمیت بدهیم ، توجه کنیم ، و به جوانها بپردازیم ، جوانها را از خودمان طرد نکنیم ، احیانا شبه ذهن آنها و نقطه ابهام سهم آنها را عمده و بزرگ نکنیم . آن وسیله روگردانی از آنها ندانیم و آن را بهانه طرد آنها به حساب نیاوریم. به جوان ها هم تذکر دادند که بدانند روحانیت آن هسته ای است که بقاء اسلام به حراست از این هسته بستگی دارد . آن کسانی که سالهای متمادی سعی کردند که اسلام منهای روحانیت را در ذهن ها جا بیندازند ، آنها خائن هستند ، آنها یا نمی فهمند. اسلام را نمی خواهند ، نه اسلام منهای روحانیت را . روحانیت متعهد و مومن و مبارز و علمای دلسوز و اسلام شناس که مورد توجه امام در این پیام هستند و فرمودند هرجا از روحانیت دفاع کردم از اینها دارم دفاع می کنم و نه از غیر اینها . اینها اسوه جوانها هستند و باید به آنها توجه کنند.

جوانها را به حرکت علمی و عملی تشویق کردند ، حرکت علمی رسیدگی به مسائل علمی حوزه زندگی ، و حرکت علمی یعنی پرداختن به جهاد و شهادت. علم و عمل آمیخته با هم آن هم در دست و بال جوانان کشور یک  عجوبه ای خواهد شد برای ادامه این حرکت عظیم به سمت هدف ها . اینها فقط یک گوشه ای از رئوس مطالب پیام امام در این بخش است . حقیقتا اگر ما بخواهیم قدر این پیام را بدانیم و از آن قدردانی بکنیم باید اینها را تکرار کنیم و بگوئیم ، بیاندیشیم ، تعلیم بدهیم ، یادبگیریم تا به صورت یک فرهنگ در جامعه در بایید و البته برخورد صادقانه ای با این پیام بکنیم.

کشتار حجاج در تاریخ سابقه ندارد

من در پایان این خطبه دلم نمی آید که یاد شهدای مظلوم سال گذشته را یکبار دیگر تکرار نکنم ، شهدای حج حقیقتا مظلوم بودند ، این دویست و خورده ای زن حقیقتا مظلومانه کشته شدند. زوار ایرانی و حجاج ایرانی در خانه خدا و در مقابل چشم حجاج بیت الله الحرام مظلومانه کتک خوردند ، آنچه که سال گذشته مزدوران آمریکایی و دشمنان ریشه ای با اسلام با این مسلمانان مومن و مخلص عاشق انجام دادند در تاریخ دیگر سابه ندارد ، حرم امن الهی را نا امن کردند. زوار خانه خدا را از خانه خدا دور کردند ، دلهایی را که مشتاق حج بوده خدا می داند اینهائی که به شهادت رسیدند چند سال منتظر این بودند که به خانه خدا بروند و حج خانه خدا را انجام بدهند. این دلهای عاشق را در آستانه اعمال حج از حج محروم کردند اگر چه آنها به جوار رحمت الهی رفتند. فاجعه بسیار بزرگی بود این حادثه فراموش نشدنی است ، خدایا تو می دانی از سال گذشته تا امسال از وقتی که این حادثه شنیده شد تا این ساعت هر وقتی من از این حادثه یاد کردم و به یاد آوردم قلبم را یک حزن عمیق و تمام نشدنی گرفته. خدا می داند هرگز من در این مدت طاقت نیاوردم به صحنه تلویزیون وقتی که این حادثه را نشان داد به طور کامل نگاه کنم. هیچ حادثه ای شاید در طول دوران انقلاب به قدر این حادثه در بنده اندوه و غم و حزن به خاطر مظلومیت این شهیدان عزیز ایجاد نکرد. جشن ملت ایران را عزا کردند ، خدا لعنت شان کند ، هرسال از وقتی که حجاج ما راه افتادند به سمت خانه خدا یک شادی عظیمی برای ملت ما بود ، دائما خبرهای اینها را دنبال می کردند از آنها خبر می گرفتند. امروز در مدینه راهپیمائی شد ، امشب در مدینه دعای کمیل خوانده شد ، مردم دعای کمیل را از رادیو می شنیدند و به یاد آن حاجیانی که در کنار قبور ائمه بقیه و کنار مزار رسول الله (ص) نشستند و دعا می خوانند اشک می ریختند. امروز در مکه راهپیمایی شد ، امروز پیام امام خوانده شد ، این قضایا دانه دانه برای مردم ما مثل یک مژده شادی و پیروزی بود ، تا وقتی که حجاج از مکه بر می گشتند ، اوج شادی مردم ما آن روزی بود که حاجی های ما این صد و پنجاه هزار ، این صد و شصت هزار ، این صد و هشتادهزار حاجی از مکه بر می گشتند و سرتاسر کشور را یک موج سرور و جشن و شادی غرور آمیزی پر می کرد.

اما دشمنان اسلام سال گذشته این شادی را تبدیل به عزا کردند ، بنده معتقدم این حادثه در تاریخ بماند. این شهادت بزرگ باید با یک رشته و پیوند عاطفی در اعماق جامعه باقی بماند ، منهای حرفهای سیاسی و روشنگریهای سیاسی به جای خود لازم و مفید هست ، جنبه عاطفی این قضیه نباید فراموش شود.

من تصمیم گرفتم به یاد این عزیزان روضه خوانی راه بیاندازم و انشاء الله این روضه خوانی را ادامه خواهم داد. هرسال از شب ششم ذیحجه تا شب نهم ، چهار شب . به یاد این عزیزان دور هم جمع شویم . توصیه می کنم دیگران هم این کار را انجام بدهند در مساجد ، منازل مجالسی بگذارند تا یاد شجاعت و مظلومیت و یاد این حج و جهاد و یاد این خونی که بر سرزمین مکه و کنار خانه خدا ریخته شد در تاریخ بماند و نسل آینده بدانند که این ملت چگونه مبارزه کرد و چگونه شجاعت به خرج داد و امیدوارم که خدای متعال در این خون ها برکتی قرار بدهد و در این شهادت ها آنچنان عزت و عظمت برای مسلمانان قرار بدهد که دشمنان اسلام مسلمین را پشیمان بکند.

·        خطبه دوم

الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی علی امیرالمومنین و الصدیقه الطاهره سیده نسا العالمین والحسن والحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی بن الحسین زین العابدین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم المهدی حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک و صل علی ائمه المسلمین و حماه المستضعفین و هداه المومنین .

مسئله اصلی که در این خطبه مطرح خواهیم کرد مسائل مربوط به پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت است لکن قبل از آن لازم می دانم به یاد امام باقرالعلوم(ع) اسوه مقاومت و علم و عمل که شهید امروز هست ادای احترام کنم و به شما برادران و خواهران عرض کنم که زندگی امام باقر(ع) مثل همین زندگی ده سال شما سرتاپا جهاد و مبارزه و پیشرفت و موفقیت بود.

آن روز مردم مجاهدتش را می دیدند و امروز ثمرات عظیمش را می بینیم که در سراسر تاریخ اسلام این ثمرات گسترده و پراکنده است و ما امیدواریم شیعیان خوبی برای آن حضرت باشیم و آن راه را همچنان ادامه بدهیم . در مورد این قطعنامه مسائل متعدد و مهمی هست که من به قدر کفاف وقت به صورت فشرده به اهم آنها اشاره خواهم کرد. اولا باید دانست که این مسئله ، مسئله قبول قطعنامه یکی از پدیده های بسیار مهم تاریخ انقلاب است چه قبول قطعنامه به آتش بس و خاتمه جنگ منتهی شود و چه با خباثت دشمن بهانه گیری و جنگ افروزی او به خاتمه جنگ منتهی نشود. به هر حال این یکی از مهمترین حوادث و مهمترین حرکات و مهم ترین آزمایشها در تاریخ انقلاب ما بود ، خیلی چیزها را و خیلی حقایق زیبا را از انقلاب ما آشکار کرد چیزهائی که اگر این تجربه ها پیش نیاید به این روشنی دیده نخواهد شد . شجاعت رهبری کشور و انقلاب را ، آن قدرت و صلابت معنوی و شجاعت روحی و اخلاقی که در یک لحظه یک موضعی را به خاطر مصلحت اسلام و مسلمین اتخاذ می کند و اعلام می کند که دنیا در مقابل این موضعگیری متحیر می ماند این شجاعت از شجاعت در جنگ بالاتر است این شجاعت اخلاقی و روحی است که کمتر کسی از بزرگان عالم این قدر توانسته است آن را در اعمال و رفتار خود نشان بدهد.

دلبستگی رهبر و امت دنباله روی او به اسلام و مسلمین به مصالح اسلامی آن وقتی که مصلحت اسلام ایجاب می کند ناگهان یک موضعی را در پیش می گیرد که علی الظاهر با موضع گذشته و 180 درجه اختلاف جهت دارد چون اسلام این را می خواهد. چون مصلحت انقلاب و کشور و ملت این را ایجاب می کند یعنی فانی شدن در مصالح اسلام و مسلمین.

یکی از نکات زیبائی که آشکار شد اتحاد و پیوند مستحکم بین مردم و امام بود به مجرد اینکه معلوم شد که رضایت امام و تصمیم امام پای این قضیه است ناگهان همان ملتی که مشت ها را گره کرده بودند و فریاد جنگ سر می دادند گفتند که اماما ، پیامت را شنیدیم و ما تسلیم پیام تو هستیم ، این اطاعت و انقیاد امت ، آن هم امتی بیدار، ملتی که بزرگ و کوچک آن سیاسی هستند و مردم ما مردم چشم و گوش بسته ای نیستند می باشند یک وقتی ملتی اصلا نمی داند در دنیا چه می گذرد و در کشورشان چه می گذرد دولت یعنی چه جنگ یعنی چه صلح یعنی چه خوب یک چنین ملتی اشکال ندارد که به حرکت بزرگترها و پیشوایان خودشان به هر طرف که آنها رفتند حرکت کنند ملت ما آنطور ملتی نیست ، امروز من گمان نمی کنم در دنیا هیچ ملتی باشد که شعور سیاسی و درک سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی اش به قدر ملت ما باشد در شهرها ، در روستاها، بزرگ و کوچک ، زن و مرد ، قشرهای مختلف همه نسبت به مسائل کشور ، مسائل دولت ، مسئولین کشور ، مسائل جهانی ، آمریکا ، اسرائیل ، شوروی ، دشمنی ها ، دوستی ها ، جبهه بندی ها ، سازمان ملل ، شورای امنیت ، و نسبت به این مسائل سیاسی همه مردم ما امروز آشنا هستند .

 

یک ملت آگاه ، روشن ، تصمیم گیرنده ، اعتراض کننده ، صاحب نظر ، صاحب اراده که خیلی جاها ممکن است نظر مسئولین را هم قبول نداشته باشند آن را هم اعلام بکند ، یک چنین ملت بیدار ، هوشیار ، سیاسی ، آگاه و با اراده را مشاهده می کنیم که در مقابل رهبرشان آنچنان با اعتقاد با انقیاد و با قبول برخورد می کنند که این نشان دهنده اتحاد کامل بین امام و امت است. این یکی از زیبائی های عظیم انقلاب ما است هیچ کسی اعتراض نمی کند ، چون رهبرشان را می شناسند ، امام هم خودشان فرمودند من شماها را می شناسم و شما هم من را خوب می شناسید ، دراین چند سال امام عزیز یکایک این ملت را شناختند آن روح بزرگ ، آن فدائی بودن در مقابل مصالح اسلام آن بی رو دربایسی بودن نسبت به حقایق و عدم اغماض از آنچه منطبق بر مصلحت اسلام و مسلمین است و آن آمادگی برای شهادت که در شما هست .

آن روح بلند و بزرگ و فکر حکیمانه و دوراندیش و مصلحت یاب و جهت یاب مردم اینها را در امام آزمایش کردند و تجربه کردند و امام هم ملت خودش را ، ایمانشان را ، اخلاصشان را ، فداکاریشان را خوب شناخته است حقیقتا پیوند بین امام و امت هست و معرفت این دو نسبت به همدیگر یکی از نکات بسیار  برجسته از زمان بود که اینطور و به این وضوح آشکار شد. حتی از همه بالاتر نیروهای مسلح ما بودند سپاه با آن شور و حماسه خودش و ارتش با آن اقامت طولانی خودش در میدان های نبرد که نیروهای مسلح معمولا علاقمندند به این جنگ ادامه بدهند آنها مایلند که قدرت نمائی کنند ، آنها مایلند که عظمت و قدرت خودشان را به دشمن نشان بدهند و بینی دشمنان را به خاک بمالند اما همین نیروهای مسلح ما در مقابل امام اظهار انقیاد کردند. چون فرمان امام است این چیز بسیار باعظمت و باشکوهی است فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی در پاسخ امام نوشتند و پیام دادند که اماما هرچه شما بگوئید ما قبول می کنیم در حالی که ما می دانیم طبیعت نیروهای مسلح و روحیه نیروهای مسلح یک روحیه ای است که میل به جنگ دارد ، آن شور انقلابی آن روحیه نظامیگری می خواهد که برود در میدان جنگ و خودش را نشان بدهد و دشمن را به خاک بنشاند و چون امام اراده کرد و چون امام این را مفید دانسته و طبق مصلحت تشخیص داده و نظر مسئولین کشور را تایید فرموده و به این کار اقدام کرده و تصمیم گرفته لذا آنها هم می گویند ما تسلیم هستیم که این از آن نکات بسیار  جالبی بود که در این برهه از زمان نشان داده شد و آشکار شد .

نکته دیگر این است که این حادثه در دنیا تحلیل های زیادی را برانگیخت بعضی ها در دنیا تحلیل اقتصادی کردند گفتند که ضرورتهای اقتصادی ایران را به این موضع رساند بعضی ها تحلیل نظامی کردند ، بعضی ها تحلیل سیاسی کردند و هرکسی یک حرفی زد . حقیقت این است که از اول انقلاب تا حالا دشمنان ما هرگز در هیچ حادثه ای از جمله در این حادثه نتوانسته اند یک تحلیل درست و واقع بینانه ای بدست بیاورند و ارائه بدهند بنده عرض می کنم تحلیل های دنیا نسبت به آنچه که اتفاق افتاد تحلیل هائی ناقص یا سرتاپا دروغ است.

تحلیل واقعی این نیست مسئله را در آن حد مجملی که می شود گفت در یک جمله عرض می کنم و آن جمله را برای شما تبیین می کنم آن جمله این است که مسئولین نظام تشخیص دادند و امام بزرگوار بر این تشخیص صحه گذاشتند که امروز قبول قطعنامه به صلاح اسلام و انقلاب و کشور است حالا چطور به صلاح است چه عواملی وجود دارد و چه حوادثی وجود دارد که قبول قطعنامه امروز به نفع انقلاب است همه مشتاق اند که این عوامل و حوادثی که امام در پیامشان اشاره کردند اینها را بدانند بنده این عوامل و حوادث را خوب می دانم و می توانم برای شما بیان کنم و هیچ جمله ای که به مردم نشود گفت در این عوامل و حوادث نیست من این را قرض و محکم عرض می کنم اما اگر این عوامل و حوادثی را که امام اشاره کردند به شما ملت عزیز بگوئیم مطمئنا نیروی عظیم شما بیشتر بکارخواهد آمد تا در این مرحله آن کاری را که باید انجام بدهید انجام دهید تمام ملت ایران مگر افراد معدودی که خائن اند و مزدور بیگانه هستند که بالاخره گوشه و کنار از این قبیل پیدا می شوند غیر از آنها تمام ملت ایران محرم هستند که به آنها این عوامل و حوادث گفته بشود البته در حالی که شما محرمها این مطلب را از دهان من می شنوید گوش های نامحرم هم متاسفانه خواهند شنید اگر ما می توانستیم فضائی را پیدا کنیم یا بوجود بیاوریم که آنچه را به شما گفته می شود و ملت ایران محرم دانستن او هست فقط ملت ایران آن را بشنود و دشمن از او اطلاع پیدا نکند اگر یک چنین فضائی را ما پیدا می کردیم شک نداشته باشید بنده و دیگر مسئولین نظام می آمدیم یکی ، یکی عوامل و حوادث را می گفتیم و مطمئنا نظر موافق همه را جلب می کرد . اما چه کنیم هرچه که به شما گفته شود دشمن شما هم آن را خواهد شنید گوش نامحرم و خائن دشمن نباید بشنود ما رموز انقلابمان و اسرار کشورمان را مایل نیستیم دشمن بشنود لذا نمی گوئیم یک عده ای ممکن است در ذهنشان خلجان کند که شاید ما محرم نبودیم نخیر شما محرمید و شما خودی هستید . قضیه ، قضیه خود شماست مربوط به خود شماست ما هم که تصمیم می گیریم کارگذار شما هستیم چون شما به ما اطمینان کردید ما داریم مسئله شما را بنفع شما آنطور که تشخیص می دهیم و طبق حجت و وظیفه شرعی خودمان راه می بریم چطور شما محرم نیستید شما محرمید دشمن شما محرم نیست آن گوش نامحرمی که نباید بشنود و از رموز و اسرار کار شما آگاه خواهد شد لذا حالا وقتش نیست و نباید گفت همانطور که امام فرمودند انشاء الله یک روزی خواهد رسید و آن روز هم مال چند سال دیگر نیست ، خیلی زودتر از اینها ان شاء الله وقتی خواهد شد که ما بتوانیم ان شاء الله برای مردم شرح بدهیم و دلایل و آن عوامل و حوادث و عللی که امام در پیامشان اشاره فرمودند آن را تشریح کنیم و بگوئیم اینهاست.

و مردم خواهند فهمید و درک خواهند کرد ، و آن چیزی را که امروز باید فهمید این است که آن چیزی که تصمیم گرفته شد این برگشت از شعارهای اصولی ما به هیچ وجه نیست. دشمن نمی تواند در اینجا ما را متهم کند که ما از اصول خودمان برگشته ایم. حاشا وکلا انقلاب اسلامی و رهبری عظیم الشان و مسئولین این انقلاب و این نظام با ذره ذره وجود خودشان و با لحظه لحظه عمر خودشان از اصول انقلاب اسلامی و از روح آشتی نا پذیری این انقلاب در مقابل ابرقدرتها و مستکبران عالم حراست و دفاع خواهند کرد.

حدیبیه چگونه اتفاق افتاد؟

در تاریخ ما هم یک بار دیگر اتفاق افتاد. در زمان پیغمبر در سال ششم هجرت ، یعنی 1402 سال قبل از این رسول خدا با عده ای به قصد ورود به مکه راه افتادند و خدای متعال به پیغمبر گفته بود و پیغمبر به مردم از قول خداوند وعده داده بود که ما وارد مکه خواهیم شد. مسلمانها آمدند با امید اینکه وارد مکه خواهند شد و دشمن در محلی به نام حدیبیه را آنها را سد کرد و مانع از حرکت آنها شد، می خواستند حمله کنند و آنها را قتل عام نمایند و از بین ببرند ، خدای متعال مسلمین را حفظ کرد و قضیه به نوشتن یک صلح نامه منتهی شد که به صلح حدیبیه معروف است.

وقتی که صلح نامه را می نوشتند ، پیغمبر نام خودش را که فرمود امیرالمومنین نوشت ، بعد از آن کلمه رسول الله را نوشت ، آنها اعتراض کردند گفتند ما به رسول الله بودن تو اعتقادی نداریم ، پیغمبر گفتند بسیار خوب ، این کلمه را پاک کن .

امیرالمونین عرض کرد یا رسول الله دلم نمی آید کلمه رسول الله را پاک کنم پیغمبر فرمود بده به من خودم پاک کنم. کاغذ را از امیرالمومنین گرفت و آنجایی که رسول الله نوشته بود با دست مبارک خودشان آن را پاک کرد.

پیغمبر این صلح نامه را با کلمه "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع کرد که شعار اسلامی است.آنها گفتند ما قبول نداریم ، ما این رحمن ، را که تو می گوئی نمی شناسیم ، بنویسید " بسمک اللهم" همان شعاری که مشرکین و کفار قریش داشتند ، پیغمبر فرمود بنویسید " بسمک اللهم " آنچنان وضعیتی پیش آمد که یک عده ، اولا همه مسلمانها دچار تعجب شدند ، یک عده ای از مسلمانهای داغ و تند فریادشان بلند شد که یا رسول الله داری چکار می کنی، مگر ما حق و اینها باطل نیستند. این چه روشی است که شما در پیش گرفتید . یک نفری هم از سرشناسان مسلمانها گفت من حتی آن روز در پیغمبری پیغمبر شک کردم

می دانید خدای متعال از این حادثه در قرآن به چه تعبیری یاد کرده است این آیه معروف و آیات اول سوره "انا فتحنا" که می فرماید " انا فتحنا لک فتحا مبینا" راجع به همین صلح است. این فتح مبینی که در قرآن یادآوری شده این فتح مبین جنگ بدر و حنین و احد و احزاب نیست، صلح حدیبیه است. " انا فتحنا لک فتحا مبینا " ما فتح آشکاری را برای تو تدارک دیدیم . آن وقت مسلمانها نفهمیدند همین آیه ای که در اول خطبه اول خواندم این مطلب را بیان می کند که " خدا چیزی را می دانست که شما نمی دانستید" پیغمبر فرمود صبر و تحمل کنید نتیجه معلوم خواهد شد . در تاریخ اسلام می نویسند برکاتی که بر صلح حدیبیه مترتب شد بر هیچ جنگی از جنگهای پیغمبر مترتب نشده بود و شش سال تا آن تاریخ با کفار قریش جنگیده بود و این صلح حدیبیه به معنای نفی جنگ بدر و احد نبود. در جنگهای قبل از صلح حدیبیه ، یک جا پیغمبر بطور مطلق مثل بدر فاتح شده بود. یک جا مثل احد ، پیغمبر شکست خورده بود ، یک جا مثب احزاب مورد محاصره قرار گرفته بود. یک جا مثل بعضی از جنگهای دیگر به متارکه منتهی شده بود . این جنگها سر جای خودش بود. صلح حدیبیه به هیچ وجه شعار جنگ بدر و احد را تخطئه نمی کرد. پیغمبر شعار جنگ با کفار و مشرکین را که پس نگرفته بود. موضع پیغمبر تغییر نکرده بود اما مصلحت آن روز آن بود همچنان که مصلحت جنگ بدر آن بود ، مصلحت جنگ احد و احزاب هم آن بود . این ریشه تاریخی این کار.

می بینیند که همه چیز در تاریخ اسلام منطبق با یک نظام منطقی روشن در جای خود گذاشته شده است. مساله این است. حالا من اصل ماجرای قطعنامه را مختصری تشریح کنم با اینکه شما نسبت به آن آشنا هستید . قطعنامه 598 ، قطعنامه ای است که شورای امنیت در حدود یک سال پیش صادر کرده بود و چند مساله دارد که ماده اول آن آتش بس است . بعد از آتش بس یک سری کارهای دیگر است . از جمله عقب نشینی تا مرزها از جمله تضمین آرامش در مرزها ، تعیین متجاوز و شروع کننده جنگ ، بازسازی ، استقرار یک آرامش در منطقه و از این حرفها ، که این قطعنامه 598 است. که ما قبلا به عللی که توضیح دادیم آن را نمی پذیرفتیم و حالا جهت همان مصالحی که اشاره شد این را پذیرفتیم و قبول کردیم و قدم اول آن آتش بس است. آتش بس را هم دبیر کل سازمان ملل باید متعهد بشود و اوست که این کار را انجام خواهد داد.

ما گفتیم این قطعنامه را قبول داریم . البته قبول قطعنامه به معنای این نیست که به مجرد قبول آتش بس مستقر خواهد شد . نه ، این بسته به تلاش دبیر کل است که چقدر انگیزه و همت و توانایی داشته باشد و دنبال این قضیه را بگیرد تا اینکه آتش بس برقرار بشود و بعد از آتش بس هم کارهای دیگر که در آن قطعنامه پیش بینی شده است. این مساله قطعنامه و سر و کار این قطعنامه با سازمان ملل و شورای امنیت است.

عدم صداقت عراق در مورد قطعنامه 598

چند تا نکته را در اینجا باید پیرامون قطعنامه عرض بکنم. یک مساله این است که تا این ساعت عراق نسبت به این قضیه صادقانه برخورد نکرده است. این را دنیا بفهمد ما داریم این را اعلام می کنیم. بهانه جوئی و بهانه گیری کرده است. این بهانه جوئی و بهانه گیری عراق اگر چه ممکن است کار را به تاخیر بیندازد یا موجب شود که اصلا مساله آتش بس پیش نیاید و روند جنگ ادامه پیدا کند اما در عین حال یک فایده بزرگ دارد و آن افشا شدن چهره جنگ افروز جنگ طلب متجاوز خبیث رژیم صدام حسین است .

این را دنیا خواهد فهمید و اگر این بهانه گیری ها ادامه پیدا کند بیشتر خواهند فهمید و حرفی که ما در طول این مدت می زدیم ثابت خواهد شد . ما از اول می گفتیم که طبیعت رژیم عراق و این بعثی های عفلقی که بر سر کار هستند طبیعت آتش افروز و جنگ طلب است . الان در همین چند روزه چند تا بهانه را اینها مطرح کردند ، یکی از بهانه این است که گفته ما آتش بس نمی خواهیم ، ما صلح می خواهیم. این را هم اعلام کردند ، هم به آقای معمر قذافی گفته که او دیشب تلفنی به من اطلاع داد که صدام حسین می گوید ما آتش بس نمی خواهیم ، ما صلح می خواهیم.

 

بنده به او گفتم که هر صلحی اگر بخواهد انجام بگیرد با آتش بس شروع خواهد شد. صلح بدون آتش بس که معنی ندارد. اگر او نمی خواست بهانه جوئی بکند و آتش بس را عقب بیاندازد این حرف یک حرف غیر منطقی و غلط و غیر قابل قبولی است. ما تمام بندهای قطعنامه را می خواهیم نه فقط آتش بس ، ما که تشنه آتش بس نیستیم ، این قطعنامه با همه بندهایش باید انجام بگیرد . راه اجرای آن هم دبیرکل سازمان ملل است که این را ما گفتیم. دیشب هم با آقای قذافی این موضوع را تکرا کردیم ، گفتیم به همان طریقه منطقی و قانونی و معمولی خودش باید اجرا شود و ما آماده نیستیم چیز دیگری را قبول کنیم دبیر کل سازمان ملل مشغول می شود ، کار می کند و تحرکات سیاسی خودش را البته با سرعت هرچه بیشتر باید انجام بگیرد که این دشمن بهانه گیر آتش افروز ، فرصت بهانه گیری های بیشتر پیدا نکند.

این یکی از بهانه هاست که ما صلح می خواهیم و آتش بس نمی خواهیم. آتش بس مقدمه صلح است. می گفتند که ایران دارد حرکت تاکتیکی می کند ، امام فرمودند نه ، این حرکت ، حرکت تاکتیکی نیست. یک حرکت واقعی و صادقانه است. در  پیامشان فرمودند اینکه گفته بشود یک تاکتیک است که ایران به کار  می برد ما این حرف را رد می کنیم. صادق تر و قاطع تر از قول امام است در این دنیای بزرگ ، هیچ قول صادق و قاطعی وجود ندارد و امام به این صراحت اعلام کردند.

بهانه دیگری که باز مطرح کردند و تکرار می کنند این است که ما می خواهیم با ایران مذاکرات مستقیم انجام بدهیم . این هم به نطر ما بهانه است . فرار کردن از وظایفی است که در این مرحله  به عهده طرفین وجود دارد . می خواهند از وظایف فرار کنند و الا مذاکره مستقیم در جای خودش آن وقتی که کار به مذاکره مستقیم برسد ممکن است مذاکره مستقیم هم انجام بگیرد. این شرط اضافه ای نیست که یک نفر بیاید بگوید ما می خواهیم مذاکره مستقیم بکنیم . در شرایط کنونی دبیر کل واسطه است و باید اقداماتش را انجام بدهد و دنبال بکند. ممکن است در خلال کار ، به مذاکره مستقیم هم منتهی شود .کسانی از دو کشور می نشینند حرفهایشان را ممکن است با همدیگر بزنند. این یک بهانه جوئی و یک بهانه گیری است . این برای این است که کار عقب بیفتد .

بنابراین ما تا این لحظه نشانه های بی صداقتی و بهانه گیری و جنگ افروزی و تجاوز طلبی را در دشمن خودمان دیدیم که البته قبلا هم ما بارها این را دیدیم و گفتیم و تجربه کردیم و امروز دنیا دارد این را مشاهده می کند و ما اصرار داریم که دنیا روی این بهانه ها تکیه کند و حقیقت آنها را درک کند. این یک نکته.

لزوم آمادگی نیروها برای دفع شرارت احتمالی دشمن

نکته دومی که ما به مردم مان می خواهیم موکدا بگوئیم این احتمال وجود دارد که عراق بخواهد با این بهانه جوئی ها آتش افروزی را همین طور ادامه بدهد . که البته در این صورت چهره اش افشا خواهد شد . اما ما مردم ایران باید هوای کار خودمان را داشته باشیم . حواس شما مردم باید کاملا جمع باشد. نیروهایتان باید کاملا آماده باشند ، نیروهایی که در جبهه نبرد هستند باید با آمادگی کامل ، با مراقبت و هوشیاری کامل ، با برحذر بودن از توطئه دشمن و حیله دشمن ، مرزها را حفظ کنند و خطوط خودشان را نگه دارند و عموم ملت هم همینطور. روند حرکت به جبهه ها باید با همان قوت و قدرت ادامه داشته باشد و نیروهای سرزنده و تازه نفس و قدرتمند ما باید آماده باشند که اگر دشمن به فکر حیله گری افتاد بتوانند در زمان مناسب و با سرعت لازم پاسخ او را به خودش برگردانند .

 

یک نکته دیگری که باید بگویم این است ، یک عده آدم های منافق و دو رو و خبیث ممکن است در داخل کشور پیدا بشوند و تبلیغات خارجی هم به آنها کمک بکند و دامن بزند که بخواهند غرور ملی ما را بشکنند . این جور به ملت ما تفهیم کنند که با قبول قطعنامه غرور ملی ما جریحه دار شده و بخواهند با حرف و کار خودشان غرور این ملت مقاوم و بزرگ را جریحه دار بکنند .

من به شما عرض می کنم ما به مذاکره کننده های خارجی هم در این چند روزه این را با قاطعیت و قدرت گفتیم غرور ملت ما امروز  از همیشه با صلابت تر و عظیم تر و درخشان تر است . ملت ما آن ملتی است که هشت سال تمام بدون کمک گرفتن از هیچ دولت و قدرتی و بدون تکیه بر هیچ تکیه گاهی غیر از شخصیت خودش و خدای خودش توانسته در مقابل یک رژیمی که شرق و غرب او را کمک کردند و به او کمک تزریق کردند ایستادگی کند و توانسته جلوی حملات ویرانگرانه آن دشمن را سد کند و از کشور و ملت و مرزها و انقلاب خودش دفاع کند ، چه غروری بالاتر از این .

آنچه شما ملت بزرگ در این هشت سال انجام دادید پایه گذار یک غرور ملی تمام نشدنی و پایان ناپذیر است.مگر هشت سال جنگ شوخی است آن هم این چنین جنگی ، هشت سال مقاومت ، هشت سال دفاع مقدس ، اگر این دفاع شما نبود می دانید چه می شد؟ اگر این مبارزه فداراکانه ملت و جوانهای ما نبود می دانید شرق و غرب چه خوابی برای این کشور و انقلاب دیده بودند. اگر این شهدای عزیزی که در طول این هشت سال در راه حراست از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به خاک و خون غلطیدند، اگر این فداکاری را از خودشان نشان نمی دادند می دانید امروز از انقلاب چه باقی مانده بود؟

اگر این فداکاری را شما نمی کردید ، اگر خانواده های شهدا آن استقامت را نمی کردند و اگر شهدای عزیز ما اینگونه در جبهه ها حضور پیدا نمی کردند و خون خودشان را در راه خدا نمی دادند امروز از انقلاب ما هیچ اثری باقی نبود و دشمن بر جان  و مال و ناموس این ملت مسلط شده بود. شما توانستید حیات و شرف و استقلال و حیثیت جهانی این ملت را با مقاومت خودتان حفظ کنید.

این کار ، کار رزمندگان عزیز ماست و این کار شهدای بزرگوار ماست که امام فرمودند مقامات معنوی و فلسفه شهادت را با این چشمهای ظاهر بین نمی شود دید. حقیقت هم همین است شهدای ما توانستند بزرگترین دستاورد اسلامی در طول تاریخ بعد از صدر اسلام تا امروز را با خون خودشان حفظ کنند. آنوقت یک عده یاوه گوی دشمن صفت یا ابله و نادان گوشه و کنار پیدا بشوند و بگویند که بله خون شهدا هدر رفت.

شهدا با خون و فداکاری خودشان توانستند اسلام را حفظ و انقلاب را حراست کنند. این عظمتی که امروز این ملت در دنیا دارد و چشمهای دنیا به سمت این ملت دوخته است به خاطر خون همین شهداست و به خاطر استقامت همین خانواده های عزیز شهیدان ما و به خاطر رزمندگان ماست. سپاه ، بسیج و ارتش ما توانستند عظمت این ملت را حفظ کنند و این ملت نیروهای مسلح را پشتیبانی کرد و خودش لباس رزم پوشید. این بزرگترین مایه غرور ملی ماست.

یک نکته دیگری که من باید اضافه کنم این است بعضی از این عناصر فرصت طلب و بد دل که هیچ وقت با انقلاب و با اسلام آشتی نکردند آنها از این فرصتها خیلی استفاده می کنند برای سمپاشی ، اینها کسانی هستند که از اول جنگ مخالف بودند ، حالا مومنین حزب الله و رزمندگان و پاکباختگان صادق عاشق را مورد خطاب قرار می دهند و می گویند شما دیدید حالا رسیدید به آن حرف ما ، این بسیار ابلهانه است. این مثل این است که کسانی که در جنگ احد خیانت کردند و در جنگ احزاب با پیغمبر در میدان جنگ شرکت نکردند ، اینها بیایند در صلح حدیبیه بگویند دیدید که ما آنجا نیامدیم حق با ما بود، این قضیه غیر از آن قضیه است.

 

آن کسانی که در این چند سال در بزرگترین حماسه تاریخ این ملت شرکت نکردند تا ابد سرشکسته هستند. این تجربه عظیم این ملت یک عده ای را برای همیشه و تا ابد سرشکسته کرد ، یک عده ای را هم برای همیشه و تا ابد سربلند نمود.

آن کسانی که هشت سال خونین ترین تجربه این ملت را دیدند و از کنج عافیت خودشان بیرون نیامدند اینها تا ابد سرشکسته هستند. آن کسانی که اطلاعات بزرگ این ملت را دیدند و از این اطلاعات برای پر کردن کیسه های خودشان استفاده کردند اینها تا ابد سرشکسته هستند. اینها خیال نکنند که حالا پذیرش قطعنامه حرف آنها را ثبت کرد ، نه حرف آنها به معنای نشانه ننگی بر پیشانی آنها تا ابد باقی خواهد ماند.

آن کسانی که نگاه کردند که جوانهای پاک و خالص این ملت توی جبهه ها می روند پرپر می شوند و حاضر نشدند یک قدم در این راه بردارند اینها دیگر فرصت هم از دستشان رفت و تا ابد سرشکسته هستند. اما یک عده ای هم تا ابد سربلند هستند . آن مردمی که به ندای امام پاسخ دادند ، آنهایی که به ندای انقلاب پاسخ گفتند ، آنهایی که هر وقت جبهه به آنها نیاز داشت خودشان را در سنگر حاضر کردند ، آنهایی که نگذاشتند اسلام و انقلاب غریب بماند ، آنهایی که شهید دادند و سلامتی خود را نثار کردند ، آنهایی که مال و و قت خود را دادند و تلاش مناسب را در هر برهه ای از زمان انجام دادند آنها در طول تاریخ ما و تا ابد سربلند و سرافرازند.

معذرت میخواهم از اینکه بحث خیلی طولانی شد ، من مطالب فراوانی را دلم میخواست با شما در میان بگذارم و نکات گوناگونی را یادداشت کردم که اینجا بگویم لکن الان دیر شده و خطبه عربی را هم باید بخوانم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۰۱
موذن جامعه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی