جهت گیری و حرکت انقلابی در دانشگاه از مسائل علمی جداست
در صدر اسلام قانونگذار و اجراکننده و قاضی در حقیقت در شخص پیغمبر و امام که منصوب از سوی خدا بودند جمع گردیده بود.امروز مناصب حکومت بین افراد متعددی تقسیم شده است. علاوه بر اینکه در صدر دستگاه حکومت قوه مقننه و قوه قضائیه و قوه مجریه مسئولین جداگانه ای دارند دستگاه وسیع اداری در کشور هم هزاران و شاید دهها هزار مسئولین را دارد که هر کدام به نحوی به کار حکومت بر جامعه اسلامی مشغولند. همه اینها یک شرایطی دارند و آنچه ما بیان می کنیم به نحوی نسبت به همه اینها صادق است. در مورد شخص رهبر و امام جامعه که در حقیقت هر سه قوه به نحوی به او متصل می شوند و قوای سه گانه در اشراف و نظارت اوست- در مورد شخص امام البته شرایط سنگین تر و حساس تر و تعین کننده تر است-اما در مورد دیگرانی که به نحوی دست اندرکار حکومتند یک سلسله شرایطی وجود دارد که درباره همه آن ها این شرایط باید ملاحظه شود، یعنی مسئولین قوه مجریه از رئیس جمهور تا نخست وزیر و وزرا، معاونین، استانداران، مدیران کل باید این خصوصیات را داشته باشند. همچنین کسانی که مساله قضاوت در سطح کشور مربوط به آنهاست باید یک سلسله از این شرایط مثبت را دارا باشند و نیز یک سلسله از شرایط منفی را نداشته باشند.
- خلاصه می کنم آنچه که ما درباره شرایط حاکم اسلام می گوییم، متعلق به همه سطوح دست اندکاران حکومت است منتها هر چه این سطوح به راس مخروط نظام حاکم در اسلام نزدیک می شود این شرطها سنگین تر و تعیین کننده تر و مهم تر می شود، شرایطی که برای رهبر و امام جامعه قائلیم، برای هر کس دیگر آن شرایط را قائل نیستیم و از کس دیگر انتظار نداریم.
-همین طور مسئولین تراز اول و بعد دسته، دسته و طبقه، طبفه مسئولان کشور همه موظف اند با الگوهای الهی و اسلامی خودشان را آشنا کنند.
- و من اعلام می کنم جنگی که بر ما تحمیل شده است و تا به امروز بیش از سه سال است که ادامه پیدا کرده است و دارد مردم و شهرها را این طور به کام خود از سوی دشمن می کشد ما با شروع کنندگان این جنگ که امروز دارند این جور وحشیانه با مردم ما خودشان را روبرو می کنند هیچ راه مسالمت و آشتی احساس نمی کنیم. یک راه بیشتر نیست و آن این است رژیمی که امروز بر عراق حاکم است برای حفظ صلح و تامین امنیت در منطقه باید از بین برود.
- ما مساله وحدت شیعه و سنی را در داخل کشورمان حل کردیم، ما به عنوان کسانی که قرآن و عروه الوثقی اسلام را رشته پیوند دهنده این گوهرهایی که به نام ملت های مسلمان در دنیا پراکنده اند می دانیم همه مردم دنیا را دعوت می کنیم یعنی همه مسلمانان دنیا را که گرد این مستمسک وحدت جمع بشوند یک وحدت واقعی به وجود بیاورند شما برادران و خواهران مسلمانمان که الگوی وحدت را می خواهید به دنیا بدهید باید از همه بیشتر به وحدت فکر کنید وحدت یک شعار توخالی و پوچ نیست، وحدت یک ستون اصلی نظام اسلامی است (و اعتصموا به حبل الله جمیعا و لا تفرقوا) اعتصام به ریسمان الهی است و خدای بزرگ اعتصام به ریسمان خود را جداجدا و تک تک نمی پسندد (جمیعا) باهم چنگ به ریسمان خدایی بزنید، با هم نماز بخوانید، با هم در راه خدا جهاد کنید، با هم انفاق کنید و با هم مهربانی کنید. به فضل الهی به برکت آیات قرآن و نفس گرم و نافذ رهبر عزیزی که در دل یکایک مومنین این امت بزرگ جا دارد، ملت در همه جای کشور یکپارچه است، دستگاه های اداره کننده کشور به اتکا این امت یکپارچه تلاش می کنند ، مردم وحدتتان را حفظ کنید، یکپارچگی و صمیمیتتان را هرچه می توانید بیشتر کنید. در این هفته وحدت تصمیم بگیرید، غیبت و تهمت را که گناهان تفرقه افکن است کنار بگذارید، هرچه می توانید وحدت را در میان خودتان متین تر کنید.
- آن علمی که انقلاب را رد کند، آن علمی که تعهد اسلامی را نفی کند، آن علم جز ضرر چیزی نخواهد داد. این حرف معنایش این نیست که همه اساتیدی که در دانشگاه هستند باید جزو متدین های درجه یک باشند اخذ سند نشود. اساتیدی در دانشگاه ها هستند و می توانند باشند که حاضرند در خدمت انقلاب قرار بگیرند و دانش خودشان را در اختیار دانشجویان قرار دهند. بیایند کار کنند.
- اما جهت گیری انقلاب در مجموع دانشگاه باید حفظ شود و نهادهای انقلابی که در دانشگاه هستند وظیفه آنها این است که جهت گیری انقلابی در دانشگاه محفوظ بماند. مسائل علمی جداست حفظ تعهد، روش، منش، جهت گیری و حرکت انقلابی در دانشگاه چیز جدایی است. البته مدیریت ها باید هر دو را دارا باشند تا جهت گیری فراموش نشود و به خطا و اشتباه نیفتد
خطبه های نمازجمعه ۲۵ آذر ۶۲ به امامت آیت الله خامنه ای
بحث خطب گذشته ای که در هفته های پیش شد درباره مسائل مربوط به حکومت و زعامت در اسلام بود. گفتیم که اسلام برای حاکم، پیامبران را به عنوان یک الگو معرفی می کند. یعنی به همه می فهماند که کسی می تواند در جامعه اسلامی حکومت کند که سیمایی همچون سیمای پیامبران داشته باشد. یعنی در جهت و خط پیغمبران باشد و خود را دنباله رو و شاگرد انبیا الهی بداند. بر این اساس باید صفاتی در حاکم و پیشوای جامعه اسلامی باشد و صفاتی نیز حتما نباید در حاکم اسلامی وجود داشته باشد و ما باید هم آن صفات مثبت را و هم آن صفات منفی را بدانیم. در این باره مقداری در چند هفته گذشته بحث شد و صفات مثبت و مقداری از صفات منفی را گفتیم، شاید اگر این بحث به فضل الهی تمام شود در جمع بندی آخر این بحث ها بشود یک فهرست کاملی از خصوصیات یک حاکم اسلامی را بیان کرد اما یک نکته ای را در خطبه قبلی و در هفته های پیش اشاره کردم که امروز مایلم بحث ما پیرامون همان نکته باشد و البته بخاطر و وضع نامساعد هوا، بحث ما باید مختصر شود و شما عزیزان نمازگزار واقعا با همت و اراده خود همه را به شگفتی و تعجب واداشته اید، در برف و باران و در روی زمین خس، زن ومرد جمع شده اید تا این واجب عظیم و پرشکوه را اقامه کنید ولی انشاالله امروز زیاد معطل نخواهیم شد.
خصوصیات عام برای کارگزاران حکومت
آن نکته اینست که در جامعه اسلامی، خصوصیاتی که برای حاکم ذکر می شود فقط مخصوص رهبر و امام جامعه نیست بلکه به کسانی که به نحوی دست اندر کار حکومت در جامعه اسلامی هستند باید تا حدودی و هر کدام بنحوی این صفات را داشته باشند و این نکته اساسی و مهم است که من مقداری در مورد آن صحبت می کنم.
در صدر اسلام قانونگذار و اجراکننده و قاضی در حقیقت در شخص پیغمبر و امام که منصوب از سوی خدا بودند جمع گردیده بود.امروز مناصب حکومت بین افراد متعددی تقسیم شده است. علاوه بر اینکه در صدر دستگاه حکومت قوه مقننه و قوه قضائیه و قوه مجریه مسئولین جداگانه ای دارند دستگاه وسیع اداری در کشور هم هزاران و شاید دهها هزار مسئولین را دارد که هر کدام به نحوی به کار حکومت بر جامعه اسلامی مشغولند. همه اینها یک شرایطی دارند و آنچه ما بیان می کنیم به نحوی نسبت به همه اینها صادق است. در مورد شخص رهبر و امام جامعه که در حقیقت هر سه قوه به نحوی به او متصل می شوند و قوای سه گانه در اشراف و نظارت اوست- در مورد شخص امام البته شرایط سنگین تر و حساس تر و تعین کننده تر است-اما در مورد دیگرانی که به نحوی دست اندرکار حکومتند یک سلسله شرایطی وجود دارد که درباره همه آن ها این شرایط باید ملاحظه شود، یعنی مسئولین قوه مجریه از رئیس جمهور تا نخست وزیر و وزرا، معاونین، استانداران، مدیران کل باید این خصوصیات را داشته باشند. همچنین کسانی که مساله قضاوت در سطح کشور مربوط به آنهاست باید یک سلسله از این شرایط مثبت را دارا باشند و نیز یک سلسله از شرایط منفی را نداشته باشند.
شاید نتوانیم ادعا کنیم که برای همه مسئولان کشور جمهوری اسلامی ایران و نظام اسلامی، عدالت به همان معنایی که در مکتب فقهیه بیان شده لازم است اما می توانیم ادعا کنیم کسانی که به نحوی دست اندرکار مسائل اداره حکومت هستند باید متعهد و پایبند به احکام اسلامی باشند، لاابالی نباشند،هدف و انگیزه آنها ایجاد و اداره حکومت اسلامی باشد. برای مردم دلسوز باشند، برای مردم خصوصا مستضعفین و محرومین بیندیشند و برای خودشان در این کاری که انجام می دهند کیسه ای ندوخته باشند تا مصداق لااقل کوچکی از این جمله باشند که پیامبران همه شان تاکید کردند:(قل لا اسئلکم علیه اجرا). پیامبران که الگوهای جامعه هستند بخاطر دعوتشان مزد نمی خواستند. حالا ما نمی گوییم که کارمندان ادارات مزد و درآمد نخواهند بلکه باید داشته باشند چرا که بخشی از بیت المال مخصوص کارگران حکومتی است اما اینگونه نیز نباشند که به فکر استفاده های کلان و سواستفاده باشند و خدای ناکرده استفاده نامشروع را هم برای خودشان بپسندند. کارگزاری حکومت اسلامی یک خدمت است، انجام تکلیف و ادای واجب است و این تکلیف باید با نیت درست و برای خدا انجام بگیرد و اگر با نیت الهی انجام داده شود کیفیت این تکلیف بهتر خواهد شد و کار برای مردم سودمند تر خواهد شد
کارگزاران حکومت اسلامی مستخدمین مردم اند
امروز در نظام جمهوری اسلامی همه دست اندرکاران حکومت باید به یاد بیاورند که دستگاه حکومت و اداره کشور در نظام جمهوری اسلامی همان حکومت اسلامی است. اگر حکومت اسلامی شرایطی دارد این دستگاه در مجموع همان شرایط را دارد. اگر کارگزاری امور مسلمانان در نزد خدا اجر دارد همه کسانی هم که این دستگاه را تشکیل می دهند همین اجر را دارند. قرآن آن جائی که از فرعون یاد می کند و فرعون را جزو مستکبرین می شمارد تنها فرعون را نمی گوید بلکه فرعون و اطرافیان وی را می گوید(فستکبر هوو جنوده)فرعون و لشکریان و نیروهای اطرافش و یا هنگامی که درباره روز قیامت صحبت می کند می فرماید:(و یوم القیامته ادخلوا آل فرعون اشدالعذاب) نمی گوید فرعون را وارد بدترین عذاب ها کنید بلکه می گوید آل فرعون را وارد بدترین عذاب ها بکنید. آل فرعون منظور خانواده فرعون نیستند، آل فرعون یعنی دستگاه حکومت فرعون. آن حکومتی که بد است حکومت استکباری است و همه دست اندرکاران حکومتی در ان جامعه مصداق مستکبرند و در حکومت الهی هم، همه خدمتگزارانش باید مصداق حکومت الهی باشند. البته من در اینجا لازم می دانم به همه کارمندان دستگاه های اداری جمهوری اسلامی اعم از قوه مجریه و قوه مقننه و قوه قضائیه و همه کسانی که به نحوی جزو دستگاه اداره کننده کشور هستند این توصیه را بکنم که ما به عنوان کارگزاران جامعه اسلامی باید خودمان را هرچه می توانیم به الگوهای حکومت در اسلام نزدیک کنیم. باید به فکر مردم باشیم، باید خودمان را کارگزاران مردم و مستخدمان مردم بدانیم که هستیم. باید وظیفه خودمان را در رسیدگی مضاعف به کارهای مردم بشماریم. امروز کارهای فراوانی که در کشور وجود دارد بسیاری به خاطر نبودن نیروهای انسانی دلسوز و صمیمی بر زمین مانده اند. مقدار زیادی از نابسامانی های ما مربوط به نقض در نیروهای انسانی و کاردانی و دلسوزی و صمیمیت آنها است. ما باید خودمان را وظیفه مند بدانیم که این صمیمیت و دلسوزی را نسبت به کار مردم به خرج بدهیم. واقعا آن کسی که پشت میزی در یک دستگاه اداری نشسته دائما به خود تلفیق کند که اینجا برای راه انداختن کار مردم نشسته است و برای (از سر باز کردن) و(باری به هر جهت) گذراندن جمع نشده ایم بلکه برای خدمت جمع شده ایم و اگر از این خطی که حکومت انبیا برای ما ترسیم کرده تخطی کنیم مصداق حکومت اسلامی و یقینا نیستیم.
امیرالمومنین به یکی از استانداران خود به نام(عثمان بن حنیف) توبیخ نامه می نویسد و می فرستد برای اینکه در یک میهمانی که فقرا در آن حاظر نبودند و تنها اغنیا در آن جمع بودند حضور یافته است. در این نامه امیرالمومنان می فرماید(بلغنی انک الدعیت الی مادبت قوم عائلم مجفو و غنیهم مدعو) خود همین یک جرم به نظر امیرالمومنین است که یک خدمتگزار در موضع گیری های خود از مردم مستمند دور بماند و خود را به اغنیا و ثروتمندان که یک اقلیتی در جامعه هستند نزدیک کند. این چنین عضوی که در حکومت با یک چنین روشی زندگی می کند که بیشتر به فکر لذت و راحتی خودش می باشد تا به فکر لذت مردم و این جرم است، البته من می دانم امروز برادران و خواهرانی که در دستگاه های حکومتی کار می کنند محرومیت های زیادی دارند این را هم باید آحاد مردم بدانند و به آن توجه نمایند.
امروز حقوق بگیران ما، از جمله کارمندان ادارات دولتی، از لحاظ وضع زندگی در سختی و عسرت به سر می برند.
تلاش در جهت از بین بردن تورم
البته ما امیدوار هستیم با شکستن این موج خطرناک تورم که مسئولین و دست اندرکاران با جدیت دنبال این مساله هستند، بسیاری از این مشکلات را حل کنیم که به فضل الهی این کار شدنی است و با همت مردم، توفیق در این برنامه های و نقشه ها کاملا محتمل است، بلکه اطمینان بخش است اما حقیقت این است که کارمندان دستگاه های اداری از محرومیت هایی برخوردار هستند و بسیاری از آنها هم با جدیت، با تلاش، با دلسوزی، با علاقع مندی در حال کارکردن هستند و دم هم برنمی آورند. شکایت هم نمی کنند.
این آموزش و پرورش ما هست، این معلمین هستند، این اساتید هستند، این مسئولان و کارمندان ادارات گوناگون هستند و در حال کارکردن هستند، تلاش می کنند، زحمت می کشند و من از زحمات آن برادران و خواهرانی که صمیمانه و دلسوزانه برای این مردم زحمت می کشند، تشکر می کنم و امیدوارم اجر انها با خدا باشد اما با همه اینها ما مسئولان امور دولت و کارگزاران امور حکومت باید بدانیم در هر سطحی که هستیم شعار ماقل لا اسئلکم علیه اجرا ان اجری الا علی الله؟
باید شعار ما این باشد که اجر را، مزد را و ثواب را از خدا بخواهیم و این در صورتی است که بتوانیم کارمان را آن چنان که هست انجام بدهیم.
خلاصه می کنم آنچه که ما درباره شرایط حاکم اسلام می گوییم، متعلق به همه سطوح دست اندکاران حکومت است منتها هر چه این سطوح به راس مخروط نظام حاکم در اسلام نزدیک می شود این شرطها سنگین تر و تعیین کننده تر و مهم تر می شود، شرایطی که برای رهبر و امام جامعه قائلیم، برای هر کس دیگر آن شرایط را قائل نیستیم و از کس دیگر انتظار نداریم.
همین طور مسئولین تراز اول و بعد دسته، دسته و طبقه، طبفه مسئولان کشور همه موظف اند با الگوهای الهی و اسلامی خودشان را آشنا کنند.
برادران مسئول، برادران کارمند، برادران و خواهرانی که به نحوی دست اندرکار اداره امور کشور هستند بدانند تقوای خدا درباره آنها این است که کارشان را بشناسند و آن کا را با دقت و برای خاط خدا و سود مردم به خوبی انجام دهند.
خطبه دوم
حمله قساوت مندانه شقاوت آمیز دست اندرکاران رژیم عراق را به مردم غیرنظامی و شهرهای امن و آراممان، به دزفول، اندیمشک، رامهرمز، بهبهان، ایلام و نهاوند که همه اینها در ظرف این دو سه روز گذشته انجام شد و عده ای از برادران و خواهران ما را شهید و مجر.ح کرد به خانواده های شهیدان، مردم آن شهرها، به امام بزرگوار امت و به همه ملت ایران و امت مسلمان تسلیت و تبریک می گویم.
وقتی که جنگ به اینجا می رسد نتیجه و عاقبت جنگ معلوم است در میدان جنگ نظامیان با هم می جنگند و معمولا هر دولتی سعی می کند به مردم کشور مقابل بگوید که ما با شما جنگ نداریم با دولت شما جنگ داریم اما وقتی کار به اینجا می رسد که یک رژیمی مستقیما زنها، پیرمردها، مریض ها، بچه های مدرسه ای، شهرها، خانه ها و مغازه ها را مورد تهاجم قرار می دهد معنایش اینست که آن رژیم با دولت یا ارتش این کشور فقط جنگ ندارد با همه ملت این کشور جنگ دارد و نتیجه چنین جنگی معلوم است. وقتی دو صف تشکیل می شود که یک طرف رژیم تحمیلی و یک طرف یک ملت، شکی نیست که این جنگ با هیچ وسیله ای جز با نابودی آن رژیم تحمیلی تمام نخواهد شد(تکبیر نمازگزاران) و من اعلام می کنم جنگی که بر ما تحمیل شده است و تا به امروز بیش از سه سال است که ادامه پیدا کرده است و دارد مردم و شهرها را این طور به کام خود از سوی دشمن می کشد ما با شروع کنندگان این جنگ که امروز دارند این جور وحشیانه با مردم ما خودشان را روبرو می کنند هیچ راه مسالمت و آشتی احساس نمی کنیم. یک راه بیشتر نیست و آن این است رژیمی که امروز بر عراق حاکم است برای حفظ صلح و تامین امنیت در منطقه باید از بین برود. (تکبیر نمازگزاران) و من به مسئولان و دست اندرکاران توطئه جهانی علیه خودمان یعنی کاردانندگان سیاست آمریکا و کشورهایی نظیر آمریکا از همین جا و از میان شما مردم اعلام می کنم که علیرغم خواست شما، مردم ما از این جنگ خسته نشدند.(تکبیر حضار)
شما در دانشگاه تهران، در مرکز کشور در نماز جمعه فریاد می زنید و شعار استقلال و آزادی و شرف این ملت را با این قاطعیت بر زبان جاری می کنید، من به شما بگویم در تمام گوشه کنارهای این کشور فریاد بلند است. در این هفته من توفیق پیدا کردم به مناطق جنوبی کشور یک مسافرتی بکنم. به میان هم میهنان عزیز، شجاع، محروم، صمیمی و وفادار عشایر بروم. برادران و خواهران ما از عشایر، از کشاورزان، از شهرنشینان متوسط و محروم در آن مناطق هم وقتی که می دیدند ما به سراغشان رفتیم، از آنها احوالپرسی می کنیم اولین سخنشان فریاد جنگ جنگ تا پیروزی بود همین شعار، همین احساسات و روحیه را که من در دانشگاه تهران می بینم در فیروزآباد، شیراز و سایر مناطق کشور هم ما از نزدیک می بینیم و لمس می کنیم در هر گوشه ای از این کشور یک شهیدی مانند چراغی دارد در زندگی مردم می درخشد و راه مردم را ترسیم می کند. من به شما برادران و خواهران داغ دیده در این شهرهایی که گفته شد اطمینان میدهم مثل همیشه همان طور که گفتیم و عمل کردیم این دفعه هم پاسخ این خیانت، خیانت و جنایت پست و ننگین را انشاالله در جبهه های جنگ خواهیم داد (تکبیر نمازگزاران)
هفته وحدت رمز نزدیکی مسلمین
ما در آستانه هفته وحدتیم. از روز دوازدهم ربیع الاول که ولادت رسول اکرم به روایت برادران اهل سنت است تا روز هفدهم ربیع الاول که ولادت پیغمبر به روایت شیعه است در دو سه سال قبل از این به عنوان هفته وحدت از طرف حضرت آیت العظمی منتظری اعلام شد. ما این هفته وحدت را رمز نزدیکی و برادری ملت های مسلمان می دانیم. معتقدیم که به برکت و احترام نام رسول الله (صلوات حضار) باید امت رسول الله صل الله علیه و آله وسلم دور هم بشوند و شعار وحدت بدهند. در خطبه عربی من از برادران و خواهران در کشورهای اسلامی دعوت کرده ام که در هفته وحدت با شما زنان و مردان مسلمان در این کشور هماهنگ بشوند.
ما مساله وحدت شیعه و سنی را در داخل کشورمان حل کردیم، ما به عنوان کسانی که قرآن و عروه الوثقی اسلام را رشته پیوند دهنده این گوهرهایی که به نام ملت های مسلمان در دنیا پراکنده اند می دانیم همه مردم دنیا را دعوت می کنیم یعنی همه مسلمانان دنیا را که گرد این مستمسک وحدت جمع بشوند یک وحدت واقعی به وجود بیاورند شما برادران و خواهران مسلمانمان که الگوی وحدت را می خواهید به دنیا بدهید باید از همه بیشتر به وحدت فکر کنید وحدت یک شعار توخالی و پوچ نیست، وحدت یک ستون اصلی نظام اسلامی است (و اعتصموا به حبل الله جمیعا و لا تفرقوا) اعتصام به ریسمان الهی است و خدای بزرگ اعتصام به ریسمان خود را جداجدا و تک تک نمی پسندد (جمیعا) باهم چنگ به ریسمان خدایی بزنید، با هم نماز بخوانید، با هم در راه خدا جهاد کنید، با هم انفاق کنید و با هم مهربانی کنید. به فضل الهی به برکت آیات قرآن و نفس گرم و نافذ رهبر عزیزی که در دل یکایک مومنین این امت بزرگ جا دارد، ملت در همه جای کشور یکپارچه است، دستگاه های اداره کننده کشور به اتکا این امت یکپارچه تلاش می کنند ، مردم وحدتتان را حفظ کنید، یکپارچگی و صمیمیتتان را هرچه می توانید بیشتر کنید. در این هفته وحدت تصمیم بگیرید، غیبت و تهمت را که گناهان تفرقه افکن است کنار بگذارید، هرچه می توانید وحدت را در میان خودتان متین تر کنید. (و تزودوا فان خیر الزاد التقوی واتقواالله) تقوای خدا را پیشه کنید. امروز راه تقوای خدا در جامعه ما باز است یک نمونه از وحدت که مصداق کامل تقوای الهی است وحدت حوزه و دانشگاه است که به این مناسبت من از شهید عزیز گرامی و عالیقدرمان شهید مفتح رضوان الله تعالی علیه یاد میکنم از برادران بسیار ارزشمند ما بود و رفتن او یک خلا به وجود آورد، این شهیدی بود که هم حوزه و هم دانشگاه را می شناخت و یکی از پایه گذاران وحدت حوزه و دانشگاه یقینا او بود. سالها مبارزه کرده بود، زندانها رفته بود، سختی کشیده بود بعد از انقلاب هم آرام و بی سر وصدا کار خودش را می کرد توقعی نداشت، خدمت می کرد تا بتواند سطح علمی، فرهنگی و انقلابی را در حوزه ها و دانشگاه ها بالا ببرد بنام این روز ، روز وحدت حوزه و دانشگاه و بیاد این شهید هم حوزه ها و هم دانشگاه ها باید بر کیفیت خودشان بیفزایند.
نیاز حوزه و دانشگاه به تحول بنیادی
البته درباره حوزه و دانشگاه حرف زیاد دارم اولا وقت کم است به مناسبت اینکه هوا مناسب نیست و نمی خواهم شما خواهران و برادران عزیز را در روی زمین خیس و هوای نمناک معطل کنم و هم لازم می دانم این بحثها را در یک جمع کوچک تر و تخصصی تر مطرح کنم به طور اجمال بگویم امروز هم دانشگاه ما و هم حوزه علمیه ما به یک تحول بنیادی نیازمند است این تحول باید دو چیز را برای حوزه و دانشگاه تامین کند هر یک از این دو چیز را که تامین نکند یقینا این تحول درست انجام نگرفته یکی از این دو چیز علم است، دانشگاه باید هر تحولی را که قبول می کند در جهت افزایش بنیه علمیش باشد. آن تحول و تغییر و آن عزل و نصبی که دانشگاه را از علم و عالم خالی کند تحول مبارکی نیست. هم حوزه و هم دانشگاه باید میزان و مایه علمی خودشان را زیاد کنند. این مملکت اگر می خواهد به خودکفایی برسد عالم، طبیب، مهندس و متخصص بالا می خواهد. ما نمی توانیم از بیگانگان گدایی کنیم ان هم آدم و متخصص با انگیزه های پلید و خطرناک. ما خودمان باید خودمان را اداره کنیم سطح علمی دانشگا ها باید بالا برود. حوزه های علمیه باید فقیه تربیت کنند، شعله فقاهت باید اوج بگیرد، روحانی باید بتواند قرآن، حدیث، اسلام وفلسفه الهی را برای مردم بیان بکند. برای یک روحانی و طلبه همه چیز مقدمه فقاهت است. البته فقاهت مراتبی دارد بعضی سطوح بالای فقاهت قرار می گیرند، برای استنباط احکام الهی که امروز ملت و جامعه ما از همیشه بیشتر به یک فقیه دین شناس و قانون شناس احتیاج دارد. مراتب دیگری هم از فقاهت است برای بیان آیات، روایات، معارف اسلامی، روشن کردن ذهن ها، بصیرت دادن به دل ها، این ها کجا باید تربیت بشوند؟ حوزه علمیه باید یک چنین نهال های بالنده ای را رشد بدهد و به ثمر بنشاند.
بنیه علمی و جهت گیری انقلابی در دانشگاه
بنابراین اولین نکته در حوزه و دانشگاه بالا بردن سطح علمی و قوام دادن به مایه و بنیه علمی و دوم جهت گیری انقلابی است. آن علمی که انقلاب را رد کند، آن علمی که تعهد اسلامی را نفی کند، آن علم جز ضرر چیزی نخواهد داد. این حرف معنایش این نیست که همه اساتیدی که در دانشگاه هستند باید جزو متدین های درجه یک باشند اخذ سند نشود. اساتیدی در دانشگاه ها هستند و می توانند باشند که حاضرند در خدمت انقلاب قرار بگیرند و دانش خودشان را در اختیار دانشجویان قرار دهند. بیایند کار کنند.
لازم نیست همه اساتیدی که تدریس می کنند از لحاظ تعهد اسلامی با معرفت اسلامی در سطوح بالایی باشند. متخصصینی هستند که از لحاظ تعهد یا از لحاظ معارف و عمل اسلامی خیلی بالا نیستند، عیبی ندارد بیایند. وقتی حاضرند در خدمت دانشگاه جامعه اسلامی قرار بگیرند بیایند مانعی ندارد. اما جهت گیری انقلاب در مجموع دانشگاه باید حفظ شود و نهادهای انقلابی که در دانشگاه هستند وظیفه آنها این است که جهت گیری انقلابی در دانشگاه محفوظ بماند. مسائل علمی جداست حفظ تعهد، روش، منش، جهت گیری و حرکت انقلابی در دانشگاه چیز جدایی است. البته مدیریت ها باید هر دو را دارا باشند تا جهت گیری فراموش نشود و به خطا و اشتباه نیفتد و در حوزه های علمیه هم همچنان که حوزه های علمیه پیشروان و پیشگامان این نهضت بودند امروز هم باید پرچم داران این انقلاب باشند و بمانند.
امیدواریم که پروردگار عالم به همه ما توفیق بدهد تا بتوانیم انچه را که در این دوران فوق العاده حساس بر عهده ما هست انجام دهیم.
