انقلاب نامه

بی تو ما ماندیم و راهی ناتمام

انقلاب نامه

بی تو ما ماندیم و راهی ناتمام

بازخوانی مواضع و اصولی که رهبران نهضت در ابتدای انقلاب بیان کردند
بایگانی

از نهضت تنباکو به بعد

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۰ ب.ظ

ما در این سرزمین ایران، نهضت ها ، قیام ها داشته ایم ، حداقل از نهضت تنباکو به این طرف کشور ما شاهد قیامها و نهضت ها بوده ، گاهی در سراسر کشور، گاهی در بخشی از کشور ، این نهضتها معمولا با دو محور سروکار داشته، با دو طرز فکر، با دو نوع انگیزه ، یکی محور اسلام و مذهب که همواره محور اعلی و اقوی و پرتوانتر بوده و دیگر محور ملیت و وطن کخ کم و بیش در نهضت ها حضور داشته و به خصوص در نهضت ملی شدن نفت به عنوان یک محور نیرومند به راستی منشاء اثر بوده. من مطلب را از همین نهضت ملی نفت به این طرف دنبال می کنم، چون "قبلی ها" شنیده ها و خوانده های من است ولی از نهضت ملی به این طرف مراحلی بوده است که در آن کم یا بیش حضور داشته ام. در سال 29 من یک طلبه جوان بودم(در تهران) ، که سال آخر دانشگاه را هم می گذراندم. آن سال را تهران بودم سالهای 29 ، 30 سالهایی بود پرهیجان برای جوانهائی که علاقه ای داشتند به این مسائل و به این آرمان ها ، تهران در آن موقع جاذبه خاصی داشت. من یک روحانی جوان بودم که در دانشگاه نیز بودم. در نتیجه از دو سو با جریان هایی که رخ می داد رابطه و پیوند روحی داشتن. حضور روحانیت در آن نهضت ، در بسیج نیروها، در ترساندن دشمن ها به راستی نقش اول را داشت، علاوه بر این مرحوم آیت الله العظمی آقای سید حاج محمد تقی خوانساری رضوان الله علیه ، ایشان هم در حد یکی از مراجع دوم قم(چون مرجع اول آیت الله العظمی بروجردی بودند ولی مرحوم آقای خوانساری و مرحوم آقای حجت اینها نیز مرجعیتی و حوزه درس ارزنده ای داشتند و احترام والائی در روحانیت). مرحوم آیت الله حاج سید محمد تقی خوانساری(رحمه الله علیه)، ایشان هم در مبارزه حضور داشتند و وارد شده بودند اما نه در نقش کارگردانی ، کارگردانی از ناحیه روحانیت در دست مرحوم آیت الله کاشانی در تهران بود. ما ، به اعتبار طلاب جوانی که به این مسائل علاقه داشتیم و عشق می ورزیدیم ، حضور در صحنه ها برایمان مطلوب بود و به اعتبار ارتباط با دانشجویان در دانشگاه نیز ، و به اعتبار دوستانی که داشتیم هم و آنها همه با ما همفکر و هم آرمان بودند و در آن موقع ها در تظاهرات و در اجتماعاتی که در تهران بود می رفتیم، مثل حالا که افراد می روند می رفتیم به عنوان شرکت کننده ، و مسائل را از نزدیک می دیدیم. دقیقا وقتی مسئله انقلاب و نهضت از مرحوم آیت الله کاشانی و عده ای از روحانیین و جناحی از متدینین ، این طرف می آمد، دیگر مسئوله ، مسئله نفت بود و مسئله ملیت بود. خوب یادمه سخنرانی هایی که دانشگاهی بودند ، از استید و یا شبه آنها و از چهره های آن مبارزه بودند و (در میدان بهارستان یک بالکنی بود و در ضلع شمال غربی آنجا ، محل سخنرانی ها بود) سخنرانی می کردند ، هر چه گوش تیز می کردی که ببینی آیا دین و اسلام و قرآن هم محور است؟ می دیدی از این حرفها خبری نیست، آنجا محور نفت است، آنجا محور ملیت است، آنجا محور ایران است و وطن است، این طرف می آمدی(روحانیت،محور، مذهب و پاسداری از قرآن و تعالیم اسلام بود ولی آنجا نیز صحبت نفت بود، آنجا نیز صحبت ملیت بود خوب به این ترتیب جمع بندی بکنید. چه می شود و در صحبت ها و در طرح شعارها عملا شعار بیشتر و فراوانتر می شد شعار نفت و شعار ملیت ، و نه شعار اسلام. خوب این تلاش ها به ثمر رسید و با این مبارزات ، مرحوم دکتر مصدق نخست وزیر شد ، این مبارزه در مرحله نفت ، به پیروزی رسید در مرحله استقلال چطور؟ در مرحله مذهب و اسلام چطور؟ هر دو علامت سوال دارد و دومی علامت سوال بزرگتر. با روی کار آمدن دکتر مصدق دیگر مبارزات خیابانی و شبه خیابانی مطرح نبود. صحنه مبارزات دو جا بود: روی پرده(در پارلمان و روزنامه ها ، مجلس)، پشت پرده (در خیلی جاها به خصوص در ارتش و نیروهای انتظامی و برخی از مراگز حساس سیاسی) مبارزه بود بین شاه و مصدق و بین دو قدرت نهائی نیمه آشکار بیگانه در عرصه سیاست ایران 31 آمد.)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۱
موذن جامعه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی