انقلاب نامه

بی تو ما ماندیم و راهی ناتمام

انقلاب نامه

بی تو ما ماندیم و راهی ناتمام

بازخوانی مواضع و اصولی که رهبران نهضت در ابتدای انقلاب بیان کردند
بایگانی

متنی که در زیر از نظرتان می گذرد، قسمتی از سخنان شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی است که در مراسم نماز جمعه یزد در مسجد ملا اسماعیل در تاریخ 24 بهمن ماه 59 ایراد نموده است.

عده ای که مسئله ی آزادی به عنوان مسئله اصلی و اساسی انقلاب در اعماق ضمیر و وجدانشان جائی والا دارد گاهی ناله سر می دهند که انقلاب کردیم که آزادی به دست بیاوریم حالا هم که انقلاب کردیم آزادی نیست.

یکی از این افراد اخیرا در روزنامه ها نوشته بود وقتی می گوئیم آزادی نیست، آزادی برای مخالفان رژیم نیست و الا آزادی برای موافقان رژیم هست ، آزادی وقتی هست که مخالفان رژیم آزاد باشند که بتوانند آزادانه حرفهایشان را بزنند. این مطلب را روشن کنم که در نظام جمهوری اسلامی آزادی چگونه خواهد بود و اینک چگونه است و همراه با مردمان راه روشن را پیدا کنیم و با عزمی استوار برویم.

انواع آزادی ها

آزادی سه بخش اصلی دارد. بخش اول آزادی عقیده و اندیشه ، بخش دوم آزادی بیان و قلم و اجتماعات و تظاهرات، بخش سوم آزادی تشکیل احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی. حال باید ببینیم پس از پیروزی انقلاب وضع چگونه باید باشد. اما در بخش اول آزادی در عقیده و اندیشه : هر انسانی در داشتن و انتخاب عقیده آزاد است اصلا عقیده و باور قابل تغییر نیست کسانی که می خواهند از راههای مختلف باور و اعتقاد و محبت را به مردم تحمیل کنند عوضی می روند. این ها بد باوری و کینه مردم را متوجه خودشان می کنند. اصولا دین تحمیلی نیست اعتقاد دینی هم تحمیلی نیست. انسان در اندیشه و باور و اعتقاد آزاد است و هیچ گونه اجبار و تحمیل در باور و ایمان و اعتقاد و مهر و محبت معنی ندارد و قرآن سخت بر این نکته تکیه دارد و با صراحت می گوید: لا اکراه فی الدین قد تبیین الرشد من الغی. راه از گمراهی و بیراهه باز شناخته شده. هر کس می خواهد به راه درآید بیاید در راه که هیچ اکراهی در دین نیست. هرکس به خدا ایمان پیدا کند خوشا به حالش هرکس دنبال طاغوت برود آن هم بدا به حالش حتی خدا به پیغمبر اکرم (ص) می گوید آیا تو می خواهی مردم را مجبور کنی که ایمان بیاورند.

خدا به پیغمبر می گوید تو باید حقایق و پیام ها را به مردم برسانی و به آنها امکان و مجال بدهی بیاندیشند و فکر کنند.

در جمهوری اسلامی همه باید آزاد بیاندیشند و آزاد جستجو کنند و نسبت به هر چیزی آزادانه آنچه را حق می یابند بپذیرند و دنبالش بروند. هر کس و هر گروه و هر مقام و هر عالم و عامی که از این راه آزادی کامل اندیشه و عقیده ذره ای منحرف شود از صراط مستقیم اسلام منحرف شده است و من به عنوان یک روحانی با شما عهد می کنم که در همه عمرم و هم اکنون و تا زنده ام از کسانی که درصدد تحمیل عقیده فکر و اندیشه به دیگران هستند بیزارم.

شروط آزادی بیان و قلم و اجتماعات

هر انسانی در اظهار نظر نسبت به مسئولان در هر موقعیت و مقام که باشد آزاد است با رعایت دو شرط:

1- اظهار نظر و مطلبی که درباره آنها می کنند و می گویند راست باشد ، دروغ پردازی و شایعه سازی پیرامون آنها نکند ، تهمت نزند ، برچسب های باطل بزند و راست بگوید.

2- با زبان و بیان دلسوزانه و بی غرضانه بگوید نه با زبان و بیان و عبارت های مغرضانه و کینه توزانه.

شما درباره هر مسئولی در هر موقعیتی که باشد آنچه را می دانید می توانید بگویید ، همه زنان و مردان جمهوری اسلامی ایران اعم از مسلمان و غیر مسلمان در اظهار نظر پیرامون شخصیت و طرز کار مدیران و مسئولان جامعه در هر درجه که باشند آزادند با رعایت این دو شرط که دروغ نگویند و بیانشان بیان نصیحت و دلسوزی و ارشاد باشد.

نعمت خدا به اینجانب

خداوند نعمتی را بر من ارزانی داشته و آن این است که در سطح دنیا دشمنان و حتی در سطح ایران دشمنان فریب خوردگان و یا مزدوران آگاه به من هر چه دلشان می خواسته گفته اند آنقدر درباره من در تلویزیون ها و رادیو های اروپا و آمریکا در مجلات و نشریات بد می گویند و بد می نویسند و آن قدر در داخل ایران روزنامه ها و شب نامه ها و بلندگوها درباره من سمپاشی می کنند که الا ماشاء الله. ولی من به هر گوشه ای از ایران می روم چه در تهران و چه در شهرها با مهر و عطوفت و لطف مردم روبرو می شوم. در یکی از سخنرانی ها در یکی از یادداشت ها که به دستم رسیده بود نوشته بودند که گروهی علیه شما دروغ می گویند و سم پاشی می کنند شما هم سکوت می کنید و حرفها را به مردم نمی گویید و این سبب می شود که مردم دچار سردرگمی شوند درست است انسان وظیفه دارد اگر دروغی و خلافی درباره اش گفته می شود توضیح دهد. ولی پاسخ من به آنها این است که تجربه ما نشان داده است که اگر ما صمیمانه و مخلصانه به این مردم خدمت کنیم نه به خاطر تشکر مردم، بلکه به خاطر رضای خدا خدمت بکنیم، خداوند این قدر سپاهیانی دارد که چشم شما نمی بیند و آنها را می فرستد و کید دشمنان را باطل می کند. در بندرعباس عده ای پس از سخنرانی یادداشت نوشته بودند که فلانی ما را ببخش، ما پشت سر تو بدگوئی کردیم و حال هم در اولین دیدار تو مقداری از دروغ های آنها را فهمیدیم، برای اینکه مقداری از دروغ های آنها مربوط به رفتار تو بود. در همان دیدار فهمیدیدم که دروغ می گویند. انتقاد اگر دارید بکنید ولی راست بگوئید. چرا اینقدر درباره خانه من، درباره ماشین من که سوار می شوم، درباره همسر من می گفتند همسر آلمانی دارد. من اصلا سیگار نمی کشم، گفتند زیر سیگاریش طلاست گفته بودند این با ماشین که از در خانه اش وارد می شوی باید یک ربع ساعت بروی تا به ساختمان برسی این دروغ ها را تا کی مردم باور می کنند. تنها افتخار من این است که طلبه ای هستم که هر چه از دستم بر آید به این انقلاب خدمت بکنم و همیشه و همیشه هم خداوند این طور راههای خدمت پیش پایمان گذاشته است که همیشه باید این راهها را انتخاب بکنیم. خداوند در تمام مدت زندگی هر خدمتی که خواستیم بکنیم طبق وعده اش عمل کرده است و ما هم عاشق این خدمت هستیم اگر تو بیائی راست بگوئی انتقاد سالم ، سازنده بدون بغض و تهمت و بدون توهین و بدون نیش زدن که امام فرمود:" مثل عقرب نیش می زنند" انتقاد بدون این جوشش ها در جمهوری اسلامی آزاد است. من اعلام می کنم هر کس به هر عنوان بخواهد جلو انتقاد سازنده یعنی امر به معروف و نهی از منکر عمومی اسلام را در این پدیده جمهوری اسلامی بگیرد از راه اسلام منحرف است و به عنوان مسلمان از او بیزارم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی